چکیده:
مسکن امروزه یکی از دغدغههای مهم بخش عمدهای از خانوارهای ایرانی و بهعنوان یک مسأله اجتماعی قلمداد میگردد، مقاله حاضر به بررسی گفتمان عدالت در حوزه مسکن در برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با استفاده از تحلیل گفتمان «لاکلاو و موفه» میپردازد، این شیوه تحلیل با رویکرد کیفی در راستای پاسخگویی به این سؤال است که اساساً دولتهای بعد از انقلاب چه رویکردی به مقوله «مسکن» داشتهاند؟ بر این اساس، یافتههای حاصل از تحلیل گفتمان بر روی متون شش برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران که مبین رویکرد «دولتهای سازندگی، اصلاحات، اصولگرای عدالت محور و اعتدال» به مقوله «مسکن» است، حاکی از آن است که دال شناور «عدالت اجتماعی»، ذیل گفتمان کلان انقلاب اسلامی، در قالب نشانه مرکزی «عدالت در برخورداری از مسکن» مسدود و در مفصلبندی این گفتمان، حول نشانه مرکزی مذکور، نظام معناییای متشکل از دالهای اصلی «انبوهسازی مسکن»، «طرح مقاومسازی و بهینهسازی مسکن»، «مسکن مهر» و «مسکن اجتماعی-حمایتی» شکلگرفته است.
Housing is one of the major concerns of most Iranian households today and is considered to be a social problem. Present paper aims to study the discourse of justice in economic, social and cultural development programs using Laclau and Mouffe's discourse analysis. This qualitative method of analysis aims to respond the following question: basically what approaches have been taken in post-revolutionary governments towards the issue of "housing"? Accordingly, the findings of the discourse analysis on the texts of the six economic, social and cultural development programs of the Islamic Republic of Iran, which show the approach of construction (Sazandegi), reformist (Eslahat), justice-oriented fundamentalists and moderation (etedal) towards "housing", indicate that the floating signifier of "Social justice", under the general discourse of the Islamic Revolution, is blocked in the form of the central sign of "justice in housing" and in the articulation of this discourse, around the mentioned central sign, a semantic system consisting of the main signs of "mass housing", "retrofitting and optimization plan", "Mehr Housing" and "Social-Supportive Housing" have been formed.
خلاصه ماشینی:
حال چنانچه به بررسي متن برنامه سوم توسعه در حوزه مسکن پرداخته شود، به طور شفاف ، موارد ذيل مشاهده خواهد شد: جدول ٣: نشانگان گفتماني در برنامه سوم توسعه رديف , ماده , موضوعات موردتوجه 1, 136, انبوه سازي مسکن 2, 137, تسهيلات بانکي براي خريد يا احداث مسکن 3, 138, تهيه نقشه تفکيکي وضع موجود روستاها 4, 139, فروش زمين توسط وزارت مسکن و شهرسازي 5, 140, اجاره خانه هاي سازماني 6, 180, بازسازي مناطق آسيب ديده از حوادث غيرمترقبه تحليل گفتمان متون اين برنامه مبيّن آن است که دال خالي يا به عبارتي، نشانه کمبودها و نقصان هاي دو برنامه توسعه پيشين (برنامه اول و دوم )، در خصوص مقوله «بهسازي ساخت وسازهاي کشوري» در قالب مطالبه برنامه توسعه سوم ، گفتمان جديدي را حول خود ساماندهي نمود؛ بدين صورت که دولت خاتمي با حمايت از مشارکت مردمي و تشويق خصوصيسازي در اين حوزه ، انبوه سازي و به عبارتي ساخت مجتمع هاي مسکوني را تنها راه حل مشکل مسکن در کشور عنوان مينمود و به عنوان اولين دولت پس از انقلاب ، تأکيد ويژه در اين خصوص داشته است ؛ گواه اين مدعا، موادي است که در برنامه سوم -و در ادامه در برنامه چهارم توسعه - پيرامون مقوله مسکن قابل مشاهده است ؛ البته ناگفته نماند که علاوه بر مواد مطرح شده ، راهبردها و اهدافي نيز در برنامه مذکور در خصوص مسکن طرح ريزي گرديد؛ به طوريکه ، راهبردهاي اساسي بخش مسکن در برنامه سوم توسعه عبارت بودند از: تأمين مسکن براي اقشار کم درآمد و رفع مشکل بيمسکني و حاشيه نشيني پشتيباني از ايجاد تشکّل هاي صنفي و مؤسسات مالي در راستاي تأمين مسکن اقشار کم درآمد پشتيباني از توليدکنندگان واحدهاي مسکوني کوچک با تأکيد بر مجتمع سازي و انبوه سازي بهره گيري بهينه از زمين هاي شهري باهدف کوچک سازي و انبوه سازي در راستاي تحقق اهداف و راهبردهاي مذکور، دولت خاتمي با اعمال تمهيداتي نظير اعطاي تسهيلات بانکي به منظور خريد و يا احداث مسکن ، انبوه سازي و ساخت واحدهاي کوچک اما در قالب مجتمع هاي مسکوني، واگذاري زمين و تهيه و تدوين ضوابط و مقررات نماسازي در کليه ساخت وسازهاي کشور، درصدد تأمين نياز کشور در بخش مسکن برآمد که البته ، توليد واحدهاي مسکوني در راستاي اهداف کمّي بخش مسکن در برنامه سوم توسعه ، موفقيت آميز بود.