چکیده:
شاید بتوان از نقاشی دیواری به عنوان کهنترین شکل نقاشی در جهان نام برد. نقاشان دیواری مکزیکی، از نظر هنری و اندیشه از جامعه مکزیک جدا نبودند؛ آنها پیرو انقلاب ناسیونالیسم، نقش اساسی در زندگی فرهنگی و اجتماعی کشور ایفا کردند. تاریخچه رنسانس نقاشیهای دیواری مکزیکی که از ابتدای دهه 1920 و در زمان ژنرال اوبرگون شروع شد، داستانی طولانی و پیچیده، مملو از تناقضها، حکایتها و افسانههاست. این رنسانس از نظر برخی، حرکتی هنری بوده است که توسط سه هنرمند مشهور بین المللی به نامهای خوزه کلمنته اروزکو، دایوید آلفارو سیکیروس و دیهگو ریویرا هدایت میشده است. پرداختن به تفاوت سبک نقاشی دیواری سه هنرمند نام برده، برای شناخت مضمونهای دقیقتر در نقاشیهای دیواری مکزیکی، همچنین به دلیل نو بودن این موضوع و نبود اطلاعات به صورت متمرکز، میتواند دارای اهمیت به سزایی باشد. بر این اساس، پرسش اصلی در این پژوهش، عبارت است از تفاوت ایدئولوژی سبک نقاشی دیواری اروزکو با سیکیروس و ریویرا چیست؟ در این نوشتار، پس از بیان مبانی نظری، به بررسی تحلیل نمونههای برگزیده نقاشی از این سه هنرمند و مقایسه آنها با یکدیگر میپردازد. این پژوهش از نوع کاربردی و ماهیت آن، توصیفی ـ تحلیلی است. گردآوری اطلاعات، با روش کتابخانهای به همراه مشاهده تصاویر انجام شده و تحلیل با روش کیفی صورت پذیرفته است. همچنین، شیوه نمونهگیری، غیرتصادفی و گزینشی است. با توجه به تحلیل آثار سه نقاش دیواری مکزیکی (اروزکو، سیکیروس و ریویرا)، در دهه 1930 آنها به دنیای مدرن همچون عصر تجددگرایی صنعتی نگاه ویژهای داشتند. نگرش آنها به شکلی متفاوت از یکدیگر بود که از موضوع و دیدهای متعددی تاثیر گرفته بود. مهمتر از همه اینکه، تصاویری که از جهان صنعتی مدرن به نمایش درآمدند، بعدی از نقاشیهای دیواری را به تصویر کشیدند که انحصارا در محدوده واقعیت فرهنگی مکزیک قرار نمیگرفت، بلکه در مجموعهای از ارتباط جهانی جا یافته بود.
Mural painting can be considered the oldest form of painting in the world. Mexican mural painters were not separated from Mexican society in terms of art and thought; Following the revolution of nationalism, they played an essential role in the cultural and social life of the country. The history of the Renaissance Mexican mural paintings, which began in the early 1920s and during the time of General Obergon, is a long and complicated story, full of contradictions, anecdotes, and legends. Jose Clemente Orozco, David Alfaro Siqueiros, and Diego Rivera are considered some to be the leaders of this renaissance as an artistic movement. Dealing with the differences in the mural painting style of the three artists mentioned to understand more detailed themes in Mexican mural paintings, also because of the newness of this topic and the lack of centralized information, can be very important. This research focuses on the differences between the ideologies of Orozco’s wall painting style and those of Siqueiros and Rivera. The analysis of selected paintings from these three artists is examined by this article after stating the theoretical foundations and comparing them with each other. The nature of this research is descriptive-analytical and it is applied. The library method was used to collect data, along with reviewing images, and qualitative analysis was employed. Furthermore, the sampling method is not random but selective. According to the analysis of the works of three Mexican wall painters (Orozco, Siqueiros, and Rivera) in the 1930s, they had a special view of the modern world as the era of industrial modernism. Their attitudes were influenced by various topics and viewpoints, leading to differences between them. Most importantly, the images that were displayed from the modern industrial world depicted the next generation of murals that were not exclusively within the scope of Mexican cultural reality but were embedded in a set of global connections.
خلاصه ماشینی:
مهم تر از همه اينکه ، تصاويري که از جهان صنعتي مدرن به نمايش درآمدند، بعدي از نقاشي هاي ديواري را به تصوير کشيدند که انحصاراً در محدوده واقعيت فرهنگي مکزيک قرار نمي گرفت ، بلکه در مجموعه اي از ارتباط جهاني جا يافته بود.
منتقدان نقاشي هاي ديواري مکزيکي معتقدند که اين نقاشي ها نقش مهم و اساسي در روند هنر مدرن غربي داشته و برخي آن را برنامه اي تبليغاتي و خارج از چارچوب مشخص شده هنر مدرن قرار داده اند (نوروني ، ١٣٩٣: ١٠٨).
اين رنسانس از نظر برخي ، حرکتي هنري بوده است که توسط سه هنرمند مشهور بين المللي به نام هاي خوزه کلمنته اروزکو، دايويد آلفارو سيکيروس و ديه گو ريويرا هدايت مي شده است (همان : ١١٠).
ريويرا نيز چنين مي گويد که نقاشي ديواري مکزيکي براي اولين بار در طول تاريخ نقاشي يادبودي از به کار بردن موضوعاتي مانند پادشاهان ، روساي ايالات ، ژنرال هاي قهرمان و غيره به عنوان قهرمان و شخصيت اصلي پرهيز ميکند و عموم مردم را به عنوان قهرمان هنر يادبودي نشان مي دهد (همان : ١١١).
مؤلف اين کتاب ، مباحث و مسائل متفاوت و نسبتاً گسترده اي را در حد توان مورد بررسي قرار داده و از نقاشي هاي ديواري مصر باستان ، جامعه سياه پوستان امريکا، جامعه مکزيک و رنسانس نقاشي ديواري ، فضاهاي شهري ، عناصر محيطي مدرن در ژاپن و گرافيتي در چند کشور، مطالبي تهيه و ارائه کرده است .
ديوار در فرهنگ هاي مختلف ، به عنوان يک عنصر اصلي در شکل گيري نقاشي ديواري مطرح شده است .