چکیده:
بزرگداشت نوروز از دیرباز موردتوجه ساکنان حوزه تمدنی ایران بوده است؛ اما پس از ظهور اسلام همواره حکم شرعی تکریم نوروز مورد مناقشه متشرعان و بهخصوص فقها بوده است. آنچه در خصوص این حکم تاکنون بیان شده است رد کلی یا قبول کلی بدون ذکر جمیع احکام محتمل در خصوص این موضوع و تعیین حکم صحیح و دقیق از میان این احکام محتمل بوده است. برای اولینبار در این مقاله بابیان احکام چهارگانه محتمل در خصوص نوروز و با مراجعه به احادیث موجود در منابع فریقین و قواعد عام شرعی، حکم دقیق این موضوع بیان میشود. این احکام چهارگانه عبارتند از: 1- نوروز، مانند عید فطر و قربان و غدیر، یک عید شرعی است؛ 2- نوروز، مانند روز اول ماه یا آخر ماه، روزی است که برخی اعمال در آن مستحب است بدون اینکه یک عید محسوب شود؛ 3- بزرگداشت نوروز به هر شکلی مذموم است؛ 4- شرع نسبت به نوروز هیچگونه نظری از میان شکلهای پیشگفته ندارد. درنهایت این مقاله با توجه به احادیث فریقین و قواعد عام فقهی احتمال چهارم را تقویت میکند.
Celebrating Noruz has long been a matter of contention for the residents of Iran’s civilizational sphere. But after the emergence of Islam, the religious decree (hukm) of celebrating Noruz has always been debated among scholars and especially jurists. What has been said about this decree so far is general rejection or general acceptance without mentioning all the possible decrees regarding this matter and determining the correct and accurate decree from these possible decrees. For the first time in this study, by stating the four possible decrees regarding Noruz and referring to the hadiths found in the sources of two major sects (Shi’ah and Sunni) and the general religious rules, the exact decrees of this matter are expressed. These four rulings are; Noruz is a religious ‘Id, like ‘Id al- Fitr, Adha and Ghadir, Noruz is a day on which some actions are recommended without being considered an ‘Id, such as the first day of the month or the last day of the month, any attention to the Noruz in the aforementioned ways is reprehensible, and religion (sharʻ) does not have any opinion on any of the aforementioned forms of Noruz. Finally, in this research, the fourth opinion is strengthened.
خلاصه ماشینی:
محققان معاصر نیز در این زمینه مقالات و کتابهایی دارند مانند «نوروز» نوشته سید محمدعلی میلانی (میلانی، 1336)، «النیروز فی الاسلام» نوشته سید عبدالرضا شهرستانی (شهرستانی، 1393)، «نوروز در آیینه روایت» نوشته محمدرضا ضمیری (ضمیری، 1377، 7)، «بازخوانی سند نوروز در روایات اسلامی» نوشته حبیب زمانی محجوب (زمانی محجوب، 1395، 25/35)، «نوروز در روایات اسلامی» نوشته مهدی مهریزی (مهریزی، بیتا، 15/3) و «نوروز در فرهنگ شیعه» نوشته رسول جعفریان (جعفریان، 1376، 9/201-220)؛ برخی از این نوشتهها تنها به موضوعشناسی نوروز پرداختهاند و برخی گزارشی است از نحوه برخورد مسلمانان با نوروز و بعضی نیز تنها یک یا دو روایت را از جهت سندی بررسی نمودهاند؛ گروهی دیگر به بررسی حکم بزرگداشت نوروز پرداختهاند؛ اما میتوان ادعا نمود که پیشفرض همه این نوشتهها، وجود دو حکم کلی در ارتباط با بزرگداشت نوروز بوده است که درنهایت یکی را اختیار نمودهاند؛ یکی مذمت بزرگداشت نوروز و لزوم برخورد با آن و دیگری ستایش بزرگداشت نوروز و توصیه به اهتمام به آن است.
اکنون این سؤال مطرح است آیا برفرض عدمتغییر لفظ و طبق نقلهای دیگر، این روایت دلالت بر تأیید بزرگداشت نوروز دارد؟ در جواب باید گفت: طبق این فرض نیز روایت دلالت بر توصیه به بزرگداشت نوروز ندارد؛ زیرا مدلول این حدیث آن است که شخص یا عدهای که معلوم نیست مسلمان بودهاند، طبق آداب و رسوم خود در یک روز خاص حلوایی تهیهکردهاند و از آن به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هدیه دادهاند و ایشان از چنین عملی نهی نکردهاند و به مزاح فرمودهاند هرروز را برای ما نوروز قرار دهید؛ بدین معنی که هرروز از این هدیهها به ما بدهید؛ اما این حدیث هیچ دلالتی بر اینکه نوروز یک عید شرعی است یا اعمالی از جانب شارع در آن توصیه شده است، ندارد.