چکیده:
پژوهش پیشرو به بررسی دو کتاب خمره و تنور و داستانهای دیگر- نوشتۀ هوشنگ مرادی کرمانی- با رویکرد زبانشناسی زیستمحیطی میپردازد. این رویکرد زبانشناختی میتواند به نمایان شدن داستانهای پنهانی که به طور غیرمستقیم در پس این گفتمانها قرار دارند، کمک کند. در مقالۀ حاضر از میان هشت داستان (محور) زیستمحیطی استیبی، پنج داستان ایدئولوژیها و گفتمان، ارزیابیها و الگوهای ارزشی، هویتها، برجستهسازی و محوسازی مورد برسی قرار گرفتهاند. تعیین درصد وقوع داستانهای استیبی و تحلیل این آمار در پیکرۀ پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. میزان تحقق داستانهای مورد بررسی - با احتساب روند نزولی- بدین شرح است: برجستهسازی، الگو و ارزیابی، ایدئولوژی و هویتسازی. داستان محوسازی دارای بار ارزشی منفی نسبت به محیط زیست میباشد که درصد وقوع کمی را به خود اختصاص داده است. ارزیابی داستانها بر اساس فلسفههای زیستمحیطی، حاکی از آن است که فلسفههایی نظیر «ارزش نهادن به زندگی»، « اهمیت و احترام به زندگی همۀ گونهها» و «رفاه و تندرستی» در این متون، از بسامد بالایی برخوردار است. فلسفههای «حال و آینده» و «محدودیتهای زیست محیطی» نیز در دادههای مورد بررسی قابل مشاهده است. به جز دو داستان، داستانهای این دو کتاب حکایت از نگاه پر رنگ و مثبت کرمانی نسبت به فلسفههای زیست محیطی دارد. برای نیل به اهداف فرهنگسازی، ارزشآفرینی و الگوسازی، «آموزش» از اهمیت زیادی برخوردار است. رسانهها، کتابها و نهادهایی همانند آموزش و پرورش از با ارزشترین منابع برای ارتقاء فرهنگهای زیستمحیطی هستند. تأمل در کتب مربوط به کودکان و نوجوانان میتواند راهی برای گسترش و نهادینهکردن فرهنگ زیستمحیطی باشد.
The current research examines the two books Khumrehand Tanour va Dastanhaye digar- written by Houshang Moradi Kermani - from an environmental linguistics (aka. ecolinguistic) approach. In the present study, among Arran Stibbe’s eight environmental stories, five stories of Ideologies, Evaluations, Identities, Erasure, and Salience, have been reviewed and analyzed. Determining the occurrence percentage of stories and analyzing these statistics in the body of research has been done using a descriptive-analytical method. It can be said that there is a downward trend in the level of realization of environmental stories of Salience, Evaluations, Ideologies and Identities. The story of Erasure which has a negative value, shows a small percentage of occurrence in these books. Evaluating stories based on ecosophies suggests that philosophies such as “Valuing life,” “Wellbeing,” and “Respect for the lives of all species” have a high frequency in these texts. Philosophies concerning “Now and future” and “Environmental limits” are also discernible in the research data. Except for two short stories, the stories of these two books show Kermani's positive view of ecosophies. Education plays a very important role in achieving the goals of culturization, value creation and modeling. Among the most valuable resources for promoting environmental cultures are media, books and institutions such as education and pedagogy. Reflecting on children and adolescents’ books can be a way to spread and institutionalize environmental culture.
خلاصه ماشینی:
اين تغيير نگرش موجب شــده حوزه ها در مطالعات خود دقيق تر شــوند؛ زيرا بدون شــک ، ذهن انســان ، فرهنگ ها و جوامع تو سط جهان طبيعتي که آن ها از آن به وجود آمده و بخ شي از آن هستند، شکل ميگيرند؛ اما بيش از آن ، اين تغيير نگرش ، به کمک علوم انساني و علوم اجتماعي آمده اســت تا نقشــي در پرداختن به برخي از چالش هاي زيســت محيطي قرن بيســت ويکم داشــته باشــند؛ چالش هايي مانند از بين رفتن تنوع زيســتي، تأمين غذايي، تغييرات اقليمي، کمبود منابع آبي، آلودگي شـــيميايي، بيگانگي از طبيعت و عدالت اجتماعي (استيبي، ١٣٩٥: ١٩).
پژوهش پيش رو در نظر دارد با بررسي بخش کوچکي از ادبيات داستاني کودک و نوجوان ، ارزش و تأثير زبان را در پيشبرد اهداف زيست محيطي، مورد بررسي و تحليل قرار دهد و در اين ميان ، بر نقش ادبيات در ســاختن جهاني دوســت داشــتنيتر و زيباتر تأکيد کند.
از ميان ه شت دا ستان زي ست محيطي ا ستيبي، پنج دا ستان ايدئولوژيها و گفتمان ، ارزيابيها و الگوهاي ارز شي، هويت ها، برج سته سازي و محو سازي مورد برر سي قرار گرفته اند و درصــد وقوع ، رعايت يا عدم رعايت داســتان هاي اســتيبي در اين دو کتاب م شخص شده ا ست .
نتيجه گيري پس از بررســـي و تحليل دو کتاب خمره و تنور و داســـتان هاي ديگر، با رويکرد زبان شنا سي زي ست محيطي ، دا ستان هايي که با آن زندگي ميکنيم ، اين نتايج حا صل شد: در مبحث ارزيابي و الگوها، از ٣٣ جمله ، ٢٢ جمله داراي ارزش مثبت هســـتند.