چکیده:
شاعران عارف برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی و عاطفی خود ناﮔزیر با بالابردن ظرفیت زبانی به هنجار شکنی و استفاده از نماد روی می آورند که نماد حیوانی از جمله آن است. حیوانات از گذشته های بسیار دور تاکنون، در زندگی انسان نقشی بسزا و جایگاهی بی بدیل داشته اند. آن ها بسیاری از صفات اخلاقی وویژگی های انسـانی چـون ذکـاوت، شـجاعت، حمایـت، حماقـت، محبت، کینه توزی و... را با خود به همراه دارند. این مساله جان مایه ای برای گزینش حیوانات به عنوان نماد شده است. آدمیان از روزگار گذشته تا به امروز در پی راهی بوده اند آسان تا بتوانند مفاهیم انتزاعی وخصلت های اخلاقی را در قالبی عینی و آشکار به منصه ظهور بگذارند. انتخاب نماد این آرزوی دیرینه بشر را جامه عمل پوشانیده است .
خلاصه ماشینی:
هر چند با انقلاب صنعت ى وورود تكنولوژى اين حلقه هاى ارتباطى كم رنگ شده است و ديگر خبرى از ماجراهاى تكرار نشدنى كه در سويى از آن حيوانات قرار دارند نيست.
(شريفي، ص133) از سوى ديگر در روايت هاى اسلامى نيز شواهدى مبنى بر وفاداراى ايـن حيـوان نجيـب بـه انسـان وجود دارد كه جارى شدن اشك از چشم اسب امام حسين(ع) پس از اينكه حضرت بر زمـين افتادنـد وبه شهادت رسيدند، از جمله اين روايات است.
اسب تازى شده مجروح به زير ﭘالان طوق زرين همه در ﮔردن خرمى بينم يارب اين نو دولتان را بر خر خودشان نشان كاين همه ناز از غلام واسب واستر مى كنند باز باز در ادبيات فارسى نشانى است از انسان هاى كـه در جامعـه داراى پايگـاه ومنزلـت اجتمـاعى والايى مى باشند.
حـال آنكـه در ادبيـات عربـی از زاويـه اى ديگر به اين موضوع نگاه شده وپروانه به عنوان نماد انسان احمق به شمار مـى آيـد، چنانچـه در ضـرب المثل هاى عربى آمده است: فلان أحمق من الفراشة.
(شميسا، ج2، ص994) اى كبك خوش خرام كجامى روى بايست غـرّه مشـو كـه گربـه زاهـد نمـاز كـرد(حافظ، ص180) كبوتر كبوتر در ادبيات كلاسيك به عنوان مظهر پيام رسانى معرفى شده است اما در فرهنگ نوين با تـأ ثير پذيرى از فرهنگ غرب وبه سبب آرامى وبى آزارى نماد صلح وآشتى بـه شـمار مـى رود .
دل ما را كه ز مار سر زلف تو بخست از لب خود به شفا خانه ترياك انداز( حافظ ،725) مورچه ويژگى هاى جسمانى ورفتارى اين حيوان سبب شده است تا در ادبيـات فارسـى وعربـى مظـاهر گوناگونى را بپذيرد.