چکیده:
برای درک درست از یک زبان، لهجه و گویش و نیز فهم بسیاری از ظرایف زبانی دانستن دستور زبان و قواعد حاکم بر آن ضروری است. بنا بر اهمیت این مسئله نگارندگان در این جستار ساختار اتباع در گویش لایزنگان داراب را جهت بررسی و به دست دادن تفاوتها و شباهتهای ساخت اتباع در این گویش، برگزیدند. اتباع در اصطلاح دستور، لفظی است مهمل و بیمعنی یا فاقد معنی روشن که به دنبال اسم یا صفت میآید، برای تأکید و گسترش معنی آن یا بیان نوعی مفهوم جسم و قسم است. لایزنگان در شرق داراب و در استان فارس واقع شده است. این روستا دارای گویشی است آمیخته از چند گویش و لهجه که بیشترین مشترکات را با شیرازی و لری دارد. جستار پیش رو نتایج بسیاری در پی داشت از جمله اینکه ساختار اتباع غالباً از شیوه های ساخت خاصی پیروی میکند و آن دسته از اتباعی که از شیوه های پربسامد پیروی نمیکنند بسیار اندکاند. پربسامدترین شیوه های ساختن اتباع در این گویش تبدیل همخوان آغازین واژه به «m» یا «p»، افزودن «ak» یا «al» یا «at» به همخوان آغازین و آوردن آن در ابتدا است.
To achieve an accurate perception of language, accent and dialect and understand numerous subtleties of language, we inevitably have to know the grammar and its governing rules so that we would be able to make use of it for communication. However, from all researches implemented in this area, few studies have been allocated to dialects’ grammar. Accordingly the importance of this area of dialect including grammar and its topics has encouraged the authors of this paper to study reduplication structure in Lay-zangan (Darab) dialect. Lay-zangan is located in the Eastern part of Darab, Fars province. The village has a dialect mixed of several dialects and accents which has most in common with Shirazi and Lori dialects. The present research has offered several findings such as: Reduplication structure often follow certain structuring patterns (Formulas) and only few reduplications do not follow high frequency practices. Besides, the most frequently used patterns of creating reduplications in this dialect is alternation of initial consonant of word to “M” or “P” and insertion of “ K “ ak or “ L” al or “ T” at into initial consonant and place it in initial position.
خلاصه ماشینی:
پربسامدترين شيوههاي ساختن اتباع در اين گويش تبديل همخوان آغازين واژه به «m» يا «p»، افزودن «ak» يا «al» يا «at» به همخوان آغازين و آوردن آن در ابتدا است .
٢-پربسامدترين شيوههاي ساختن اتباع در اين گويش تبديل همخوان آغازين واژه به «m» يا «p»، افزودن « ak» يا «al » يا «at» به همخوان آغازين و آوردن آن در ابتدا است .
از آن استفاده ميشود) ← چت چارشکو ̂kores:̂aat-e)a( cc ، چت و چارشکو ̂kores:̂aat o cc خونه xu:na ← خت خونه xat-e)a( xu:na ، خت و خونه xat o xu:na خيره xi:ra (=شکم ) ← خت خيره xat-e)a( xi:ra رز بري raz-bor-i (=کوتاه کردن شاخه هاي سال قبل رز تربيت شده با روشي خاص که در هر سال يک بار انجام ميشود و زمان آن حدود عيد نوروز است ) ← رت رز بري rat-e)a( raz bor-i زردهمال l:̂zarda-ma (=زرد رنگ ) ← زت زردهمال l:̂zat-e)a( zarda-ma کلفت koloft ← کت کلفت kat-e)a( koloft ، کت و کلفت kat o koloft ميش ̌mi:s ← مت ميش ̌mat-e)a( mi:s ، مت و ميش ̌mat o mi:s در اين روش نيز هرگاه واژهاي با يکي از واکه ها آغاز شود، «at» به تنهايي ميآيد: الوک a:luk (=ميوهي بادام کوهي) ← ات الوک ak-a)e( a:luk اکي a:ki (=نام گياهي است در اين گويش ) ← ات اکي ak-a)e( a:ki ارغه arγa (=لاابالي) ← ات ارغه ak-a)e( arγa اژمو muaz (=بد قيافه ، زشت ) ← ات اژمو muak-a)e( az اشکنه kanaes (=قلم هيزم شکني) ← ات اشکنه kanaak-a)e( es آشپلو ̂polo-̌sa (=آبکش ، صافي) ← ات آشپلو ̂polosak-a)e( a ٢- ٢- ٧- افزودن «al» به همخوان آغازين و آوردن آن در ابتدا در اين روش نيز کسره اضافه اي که پس از «al» ميآيد را برخي از گويشوران به صورت «a» تلفظ مي - کنند.
اين روش مخصوص اتباعي است که با افزودن «ak» يا «al» يا «at» به همخوان آغازين و آوردن آن در ابتدا ساخته ميشود.
پر بسامدترين شيوههاي ساختن اتباع در اين گويش را بايد تبديل همخوان آغازين واژه به «m» يا «p»، افزودن «ak» يا «al» يا «at» به همخوان آغازين و آوردن آن در ابتدا دانست .