چکیده:
یکی از مشکلات مهم عرصه ورزش، خسارتهایی است که به سبب نقض تعهّدات قراردادی و یا فسخ قراردادهای این حوزه به جامعه ورزشی، بیتالمال و حیثیت بینالمللی وارد میشود. این پژوهش قصد دارد ریشه نقض تعهدات قراردادی را بررسی کند، به ضمانت اجراهای آن بپردازد و درنهایت، به اثری که اینگونه نقض تعهدات بر حقوق عامّه میگذارد، اشاره نماید. در این پژوهش سعی شده است به روش کیفی و کتابخانهای، به تعریف حقوق ورزشی و قرارداد ورزشی اشاره شود و در ادامه با بررسی آثار حاکم بر قراردادهای ورزشی و منشأ نقض اینگونه قراردادها با تمرکز بر قرارداد میان بازیکنان و باشگاهها پرداخته شود و بهصورت مطالعه موردی قرارداد استاندارد لیگ برتر انگلستان در فصل 2022-2023 بر بررسی ابعاد آن تعمیق بخشیده شود. یافتههای این پژوهش نشاندهنده آن است که منشأ نقض قراردادهای ورزشی میان بازیکنان و باشگاهها، گاه ناتوانی هر کدام از طرفین است و گاه خودداری آنها از انجام تعهدات قراردادی. بر اثر نقض قرارداد، خسارتهای مختلفی اعم از مادی و معنوی به طرف مقابل وارد میشود که بعضاً نمود بینالمللی دارد، همه اینگونه خسارات، بر منافع عامّه و حقوق مادی و معنوی ایشان تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم خواهد گذاشت که به نحوی نقض حقوق شهروندی به شمار میرود.
One of the most important problems in the field of sports is the damage caused to the sports community, the financial system, and the international reputation due to the violation of contractual obligations or the termination of contracts in this field. This research aims to examine the root of the breach of contractual obligations, to guarantee its implementation, and finally, to point out the effect that such breach of obligations has on public rights. The definition of sports rights and sports contract should be mentioned, and then it will be discussed by examining the effects governing sports contracts and the origin of violations of such contracts, focusing on the contract between players and clubs, and as a case study, the standard contract of the English Premier League in the 2022-2023 season. The investigation of its dimensions should be deepened. The findings of this research show that the source of the violation of sports contracts between players and clubs is sometimes the inability of each of the parties and sometimes their refusal to fulfill contractual obligations. Due to the violation of the contract, various damages, both material and spiritual, are inflicted on the other party, which sometimes have an international aspect, all such damages will directly or indirectly affect the public interests and their material and spiritual rights, which is considered as a violation of citizenship rights. .
خلاصه ماشینی:
در آيين نامه هاي ورزشي به صورت مدون، مسـتقل و مفصـل بـه بحث خيارات قانوني طرفين براي فسخ قرارداد، پرداخته نشده است گرچه به ندرت و به صورت پراکنده اين امکان را براي طرفين قائل شده که چه بسا بتـوان از آن بـه عنـوان خيار شرط ياد کرد؛ به عنوانمثال طبق ماده ١٥ مقررات فوق٥، هيچ يک از طرفين قرارداد فوتبال (بازيکن و باشگاه) حق فسخ يک طرفه قرارداد را بدون دليل موجه ندارنـد؛ امـا تعريف «دليل موجه » در جايي از اين مقررات نيامده يا اقسام آن احصـاء نشـده اسـت ، مگر اينکه مثالي از آن در بند ١ ماده ١٦ اين مقررات آمده اسـت : «بـازيکني کـه رسـما حرفه اي شناخته ميشود، درصورتيکه در طول فصل در کمتر از ده درصد از مسابقات رسمي باشگاهش حضور داشته باشد، مي تواند قبل از تـاريخ انقضـاي قـراردادش، بـه استناد «دليل موجه ورزشي» قرارداد خود را فسخ کند».
٣١٢)؛ بنابراين ميتوان اين خيار را در قراردادهاي ورزشي نيز، که از نمونه هاي عقود معـوض است ، جاري دانست ؛ به عنوانمثال ميدانيم طبق بند ٢ ماده ١٩ مقررات نقل وانتقالات و تعيين وضعيت فدراسيون فوتبال مصوب ١٦١٣٩٦ حداکثر مدت قرارداد ميتواند ٥ سال باشد، حال اگر باشگاهي قراردادي ٧ ساله با يک بازيکن حرفه اي منعقـد نمـود، خيـار تبعض صفقه پيش مي آيد، بدين معني که قرارداد نسبت به ٢ سال مازاد از ٥ سال باطـل خواهد بود.