چکیده:
زمینه و هدف: محیطهای انتظامی از جمله محیطهایی است که بهدلیل ماهیّت شغلی و مخاطرات خاص خود و همچنین ضرورت حفظ آمادگی جسمی و روانی برای کارکنان، زمینۀ استرس و فشار روانی بالایی دارند؛ بنابراین پژوهش حاضر قصد دارد با ارائه مدل استرس شغلیو تأثیر آن بر عملکرد شخصی و خانوادگی کارکنان فرماندهی نیروی انتظامی استان مازندران، راهکارهایی برای کاهش استرس کارکنان پیشنهاد دهد.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی - پیمایشی میباشد و با رویکرد ترکیبی یا آمیخته انجام شده است. جامعۀ آماری شامل فرماندهان، معاونان، کارشناسان، سرپرستان بخشها و کارکنان نیروی انتظامی در سال 99-98 (4000 نفر) است و نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 351 نفر انتخاب شد. نویسندگان، از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بهره بردند. در پژوهش، از پرسشنامۀ محققساخته ابعاد استرسزای شغلی (60 سؤالی) در سه بُعد (فردی، سازمانی و محیطی) و پرسشنامۀ 15 سؤالی استاندارد عملکرد شغلی پاترسون (1390) و پرسشنامۀ 53 سؤالی استاندارد عملکرد خانوادگی یوسفی (1390) استفاده شد. روایی و پایایی ابزار تأیید شد. از آزمونهای کولموگروف - اسمیرنوف، ویلکاکسون، یومانوینتی، رتبهبندی، همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS21 و Samartpls3 انجام گرفت.یافتهها: ابعاد استرسزای شغلی از بیشترین به کمترین بهترتیب مربوط به ابعاد محیطی استرسزای شغلی، ابعاد سازمانی استرسزای شغلی و ابعاد فردی استرسزای شغلی است. همچنین کارکنان نیروی انتظامی از نظر عملکرد شخصی و عملکرد خانوادگی در سطح بالاتر از متوسط قرار داشتند.نتایج: لازم است تدابیر و برنامههایی برای کاهش و رفع این مسئله بهمنظور ارتقای کمّیت و کیفیّت و تحقق مسئولیتهای اجتماعی سازمان بهکار گرفته شود. این مسئله در سازمان نیروی انتظامی که با توجه به ماهیّت ذاتی نقش و مسئولیتهای حرفهایاش با شرایط استرسزایی زیادی مواجه است، بسیار اهمیّت دارد.
Background and Aim: Disciplinary environments are among the environments that have a high level of stress and psychological pressure due to their job nature and special risks as well as the need to maintain physical and mental fitness for employees; Therefore, the present study intends to propose solutions to reduce employee stress by presenting a model of job stress and its effect on personal and family performance of police personnel in Mazandaran province. Method: The present study is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of method and has been done via a mixed approach. The statistical population includes commanders, deputies, experts, heads of departments and law enforcement personnel in the year 1998-99 (4000 people) and the sample was selected based on Krejcie and Morgan table 351 people. The authors used stratified random sampling method. In the research, the researcher-made questionnaire of job stressful dimensions (60 questions) in three dimensions (individual, organizational and environmental) and the 151-item standard Patterson Job Performance Questionnaire (2011) and the 53-item standardized questionnaire of Yousefi Family Performance (2011) used. The validity and reliability of the instrument were confirmed. Kolmogorov-Smirnov, Wilcoxon, Mann–Whitney U test, rankings, Pearson correlation, confirmatory factor analysis and structural equations tests were used. Data analysis was performed using SPSS21 and Samartpls3 software. Results: The most stressful dimensions of job stress are related to the environmental dimensions of job stress, the organizational dimensions of job stress and the individual dimensions of job stress. Also, law enforcement personnel were above average in terms of personal performance and family performance. Conclusion: It is necessary to take measures and programs to reduce and eliminate this issue in order to improve the quantity and quality and fulfill the social responsibilities of the organization. This issue is very important in the organization of the police force, which, due to the inherent nature of its professional role and responsibilities, faces many stressful conditions.
خلاصه ماشینی:
عوامل استرس زاي شغلي مي توانند منجر به ايجاد مشکلات متعدد شود که خود سبب ايجاد استرس است ؛ بنابراين شناسايي عوامل استرس زا و تعيين شيوه هاي مقابله با آن ها و متغيرهاي مؤثر بر عوامل و آماده کردن کارکنان براي برخورد مناسب با آن ها در شرايط قبل از ورود به نيروي انتظامي به نوبه خود موجب کاهش آثار زيان بخش آن ها مي شود؛ بنابراين ، مطالعة رابطة متغيرهاي عوامل استرس زاي شغلي و عملکرد شخصي و خانوادگي سازماني در نيروي انتظامي استان مازندران ، تأثير زيادي در روشن شدن وضعيت اين متغيرها و نيز برنامه ريزي براي افزايش عملکرد کارکنان خواهد داشت .
ابعاد سازماني استرس زاي شغلي در ميان کارکنان فرماندهي نيروي انتظامي استان مازندران با ميانگين کل (٢/٨٢) بود که تقريبا در حد بالاي متوسط قرار دارد و بيشترين ميانگين مربوط به گوية «اگر در محيط کار اشتباهي از من سر بزند، نتايج آن مي تواند براي ديگران مضر باشد» (١±٣/٥١) و کمترين ميانگين مربوط به گوية «احساس مي کنم صلاحيت آنچه را انجام مي دهم ندارم » (١/٠٦±٢/٢٣) است .
ابعاد محيطي استرس زاي شغلي در ميان کارکنان فرماندهي نيروي انتظامي استان مازندران با ميانگين کل (٢/٨٩) بود که تقريبا در حد بالاي متوسط قرار دارد و بيشترين ميانگين مربوط به گوية «براي انجام کار خود همه امکانات در دسترسم نيست » (١/٠٢±٣/٤٢) و کمترين ميانگين مربوط به گوية «در محيط کار خود در معرض مواد سمي قرار دارم » (١/٠٧±٢/٤٣) است .