چکیده:
برخی از ابعاد سفر مهم شیخ صدوق به نیشابور در سال 367 هجری، که به اقامت او در این شهر و برگزاری مجالس املاء حدیث به مدت بیش از یک سال انجامید، کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفتهاست. سفری که با نفوذ رو به رشد متصوفه در این شهر و ادامۀ بحران عقیدتی شیعیان به واسطۀ غیبت کبری مقارن بود و کوشش شیخ برای انسجامبخشی به عقاید آنان را به دنبال داشت. این فرضیه که شیخ صدوق در ضمن برگزاری مجالس عمومی املاء خود در نهان، به جلوگیری از گسترش تصوف در نیشابور نیز توجهی ویژه داشتهاست، این پرسش را ایجاد میکند که با توجه به متن کتاب الامالی، شیخ با بهرهگیری از چه روشهایی به حاشیهرانی متصوفه در نیشابور پرداختهاست؟دستاورد این پژوهشِ متنمحورِ توصیفی- تحلیلی آن است که شیخ صدوق حاشیهرانی جریان تصوف و جلوگیری از گسترش آن در نیشابور را با استفاده از دو روش برجستهسازی انگارههای شیعی «جایگاه و منزلت ائمه(ع)» و «التزام ایمان با عمل» و نیز استفاده از قالبهای داستانی در نقل روایات به انجام رساندهاست.
Sheikh Sadouq's traveled to Neyshabour in 367 AH and led some Hadith writing meetings for more than a year. His trip coincided with the growing influence of Sufis in this city and was paralleled by the long absence based on the continuation of the ideological crisis of the Shi’ites. He attempted to unify their beliefs. There is a hypothesis as holding some Hadith writing meetings secretly and paying particular attention to preventing the spread of Sufism in Neyshabour. Hence, a question is asked about how Sheikh Sadouq dealt with the marginalization of Sufis in Neyshabur based on the text of the al-Amali. This descriptive-analytical text-based study aims to marginalize Sheikh Sadouq on the flow of Sufism and prevent its spread by highlighting the Shi’ite concepts in Neyshabur. This study was conducted on "the position and dignity of the Imams" and faith commitment to act in contrast to the Sufi notions. It was also performed in "possibility of doing dignity by Sufi elders" and "adherence to etiquette", as well as the use of story forms in narrating. He increased the possibility of the early presence of those inclined to Sufism in his congregations. At the same time, it provided the possibility of comparing them with Sufi ideas and creating the idea of "we are better than them" in the minds of the Shi’a audience and the idea of "they are better than us" in the thoughts of the general audience by the extensive narration of examples of Shi’a ideas.
خلاصه ماشینی:
دو فصلنامۀ علمی تاریخ نگری و تاریخ نگاری دانشگاه الزهرا (س ) سال سی ودوم ، دورة جدید، شمارة ٢٩، پیاپی ١١٤، بهار و تابستان ١٤٠١ مقاله علمی ـ پژوهشی صفحات ٢٩٨-٢٧٣ بررسی چگونگی حاشیه رانی انگاره های تصوف 1 در کتاب الامالی شیخ صدوق 3 لیلا نجفیان رضوی ٢، محمد نویدفر تاریخ دریافت : ١٤٠١/١٢/١٩ تاریخ پذیرش : ١٤٠٢/٠٤/٠١ چکیده برخی از ابعاد سفر مهم شیخ صدوق به نیشابور در سال ٣٦٧ هجری که بـه اقامـت او در این شهر و برگزاری مجالس املا حدیث به مدت بیش از یک سـال انجامیـد، کمتـر مدنظر پژوهشگران قرار گرفته است .
دستاورد این پژوهشِ متن محورِ توصیفی تحلیلی آن است که شیخ صدوق حاشـیه رانـی جریان تصوف و جلوگیری از گسترش آن در نیشابور را با برجسته سازی انگـاره هـای شیعی «جایگاه و منزلت ائمه (ع )» و «التزام ایمان با عمل » در مقابل انگاره هـای صـوفی «امکان انجام کرامت توسط بزرگان صوفی » و «التزام به آداب سلوک » و نیز اسـتفاده از قالب های داستانی در نقل روایات به انجام رساند.
١. انگارة جایگاه و منزلت بی مانند ائمه (ع ) با توجه به آنچه دربارة فضای نیشابور آورده شـد، وصـف جایگـاه خـاص بزرگـان صـوفی و مقامات آنان در آثار نگاشته شده و نیز تداوم تأکید بر این امـر در مجـالس صـوفیان (طوسـی ، ١٩١٤: ٣١٧-٣١٦؛ سلمی ، ١٤٢٦: ٤٧) (ش ٢)، احتمال تمایـل شـیعیان بـه جریـان تـصوف در بحران غیبت دورازذهن نبود؛ بنابراین بی راه نخواهد بود که گفته شود شیخ صدوق در گـزینش و نقل روایات متعدد دربارة جایگاه ویژة ائمه شیعه (ع ) در مجالس خود، ضمن کوشـش بـرای تثبیت عقیدة شیعیان و ممانعت از لغزش آن ها به سوی تصوف ، به جلـب نظـر مخاطبـان عـام و متمایلانِ به تصوف ، به منزلت و جایگاه ائمه (ع ) نیز چشم داشته است .