خلاصه ماشینی:
با وجود این، در نوشتار حاضر فقط بخشی از کارنامهی نظام در حوزهی سیاسی (که بیشتر رنگ و بوی داخلی دارد) مورد بررسی واقع خواهد شد و این چیزی جز مطالعهی رشد شاخصهای مردمسالاری در سیاست و حکومت در ایران ربع قرن گذشته نیست؛ چیزی که به نوعی علت و معلول تسلط انسانها بر سرنوشت خود در قالب دینی است و از آمال و آرزوهای ملی مردم ایران بوده که پس از یک قرن مبارزه بدان دست یافتهاند.
1 ـ مردم باوری در تعیین نوع نظام گرچه ملت ایران نوع حکومت دلخواه خود را آشکارا، عمومی و در شهرها و روستاها به طور سراسری فریاد کرده بود و طی آن جمهوری اسلامی را خواستار شده بود؛ اما باز هم برای این که احترامی وافر به ارادهی ملت گذاشته شود و ملت فارغ از هیجانات معمول دوران مبارزه، به دست خود نوع نظام سیاسی دلخواه خود را تعیین و تثبیت نماید، تعیین نوع نظام با تأکید و فرمان حضرت امام خمینی (ره) به همهپرسی ملت گذاشته شد.
این که در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آرای عمومی اداره شود از راه انتخابات؛ انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها یا از راه همهپرسی (1) و انتخابات مجلس خبرگان رهبری (2) و این که اتکاء ادارهی امور کشور به آرای عمومی در موضوع بازنگری قانون اساسی جزء مستثنیات تغییر قرار داده شده (3) همگی دال بر این است که در نظام جمهوری اسلامی به لحاظ قانونی تصمیمگیری حالت جمعی دارد و واضح است که نفس به رسمیت شناخته شدن انتخابات در یک نظام سیاسی این معنی را میدهد که لاجرم گردش نخبگان در آن نظام وجود خواهد داشت و امکان شکلگیری اقلیت و اکثریت و جابه جایی آنها وجود خواهد داشت.