چکیده:
پیروزی مکتب اجتهاد بر مکتب اخباریگری، بیش از هر چیز، متأثر از قدرت علمی و خطابه و شاگردپروری وحید بهبهانی است. اجتهادی که وی طرحریزی کرد، هرگز ادامۀ الگوی فکری محقق اردبیلی نبود؛ بلکه با توسعه در پذیرش روایات همراه بود. وی در مواجهه با اخباریگری، اجتهاد را که زاییدۀ نیاز جامعۀ علمی بود، به رسمیت شناخت و بهجای تأکید بر معلومالصدوربودن مصادر روایی، بر معلومالإعتباربودن روایات مصنفات امامیه تأکید کرد. پرسش اصلی این پژوهش این است که مهمترین مبانی وحید بهبهانی در مواجهه با حدیث چه بوده و چگونه به رویکرد خود دست یافته است؟ نظریۀ انسداد، مهمترین ابزار وی در گسترش دایرۀ پذیرش اخبار بوده است؛ برایناساس، علاوه بر خبر صحیح، حجیت اخبار موثق و حسن و قوی را توجیه کرده و برای اثبات وثاقت راوی، ظن را، هرچند ضعیف، کافی دانسته است. این نظریه، با استقبال متأخران از وی مواجه نشد. دیگر ابزار مهم وحید بهبهانی برای گسترش دایرۀ پذیرش روایات، جبران ضعف سند با عمل اصحاب، بوده است. بهاینترتیب، وی با طرح نظریۀ انجبار، از میان اقسام چهارگانۀ احادیث (صحیح، حسن، موثق و ضعیف) فقط روایات ضعیف غیرمنجبر را حجت ندانسته است.
The victory of the School of Ijtihad over the Akhbaris school is above all influenced by the scholarly power, eloquence, and mentorship of Vahid Bihbahani. The type of Ijtihad formulated by him was never a continuation of Muhaqiq Ardibili’s thought pattern, but rather accompanied by developments in the acceptance of repots. In facing the Akhbaris, he acknowledged Ijtihad as an offspring of the needs of the scholarly community, putting emphasis on the credibility of Imami books instead of the apparent reliability of narrational sources. The main question of this research is to recognize Vahid Bihbahani ‘s main criteria in dealing with Hadith, and to investigate how he formulated his approach. The theory of Blocking (ʾInsidad) was his most important tool in expanding the scope of accepting reports. Based on this theory, he would justify the authority of reliable, good, and strong reports as well as that of authentic news. Similarly, he would even consider suspicion enough to prove the reliability of the narrator. Later experts did not approve of this theory. Another important tool employed by Vahid Bihbahani in expanding the scope of accepting narrations was to compensate for the weakness of the document through the actions of Ashab (companions). Therefore, by proposing the theory of ʾInibar, he considered only weak non-compelled reports as invalid among the four categories of Hadith (authentic, good, reliable, and weak).
خلاصه ماشینی:
پرسش اصلي اين پـژوهش ايـن اسـت کـه مهم ترين مباني وحيد بهبهاني در مواجهه با حديث چه بوده و چگونه به رويکرد خود دست يافته است ؟ نظريۀ انسداد، مهم تـرين ابزار وي در گسترش دايرٔە پذيرش اخبار بوده است ؛ براين اساس ، علاوه بر خبر صحيح ، حجيـت اخبـار موثـق و حسـن و قـوي را توجيه کرده و براي اثبات وثاقت راوي، ظن را، هرچند ضعيف ، کافي دانسته است .
مفيد، التذکرة بأصول الفقه ، ٣٨ و ٤٤؛ علم الهدي، رسائل الشريف المرتضي، ٢١/١؛ ٢٠١/١؛ ٢٣٦/١؛ ٢٦١/١؛ ابوالصلاح حلبي، تقريـب المعـارف، ٣٠٨ و ٣٩٧؛ کراجکي، کنز الفوائد، ١٩٠ و ١٩٣؛ ابن براج ، المهذب، ١٤١/٢؛ طبرسي، مجمع البيان، ٦٤١/٦؛ ١٩٩/٩؛ ٩١/٧؛ ابوالفتـوح رازي، روض الجنـان و روح الجنان، ٨٣/٦؛ ٢٢١/١٢؛ ١٨/١٨؛ قطب راوندي، فقه القرآن، ٤٢٨/٢؛ ابن زهـره ، غنيـة النـزوع، ١١٨ و ١٣٥ و ١٣٦ و ١٦٦؛ ابن شـهر آشـوب ، متشـابه القـرآن و مختلفه ، ١٥٣/٢؛ ١٥٣/٢؛ ابن ادريس ، السرائر، ١٠٩/١؛ ١١٥/١؛ ٣٤٣/١؛ حمصي رازي، المنقذ من التقليد، ٤٤٢/٥؛ محقق حلي، المعتبر، ٢٥/١؛ ٢٩/١.
نک : انصاري، فرائد الأصول، ١٠٦/١؛ آخوند خراساني، کفاية الأصول، ٣٠٣؛ نائيني، فوائد الأصول، ١٩١/٣؛ ٢١٤/٣؛ بروجردي، تقريـرات فـي اصـول الفقـه ، ٢٧٨؛ خميني، تنقيح الأصول، ١٩١/٣؛ خويي، کتاب الإجتهاد و التقليد، ٢٦؛ طباطبايي يزدي، حاشـية فرائـد الأصـول، ٦٨٠/١؛ طباطبـايي، حاشـية الکفايـه ، ٢١١/٢؛ اراکي، اصول الفقه ، ٦١٢/١؛ صدر، بحوث في علم الأصول، ٣٣٥/١٠؛ حسيني سيستاني، الرافد، ٢٤؛ سبحاني تبريزي، کليات في علم الرجـال، ١٥٦؛ مکارم شيرازي، انوار الأصول، ٤٢٨/٢.
Maʿālim al-Dīn wa Malādh al- Mujtahidīn: al-Muqaddamah fī Uṣūl al-Fiqh Qum: Mūʾassisa al-Nashr al-Islāmī, 1996/1417.