چکیده:
امروزه در کشور ما کلمه کارآفرینی بهمنزله ابزاری جهت ارائه نمایشهای گوناگون از جنس اشتغال بر زبان آورده میشود. با اینحال توسعه آن در جامعه مشهود نیست. در دنیا از آموزش کارآفرینانه در جهت ایجاد درک صحیح و افزایش قصد کارآفرینی استفاده میشود. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی مدرسه کارآفرین با تأکید بر استقرار زیستبوم کارآفرینانه است. این مطالعه با رویکرد کمی و با روش توصیفی همبستگی انجام شد. به همین منظور 151 نفر از متخصصان آموزشوپرورش، فنیوحرفهای و اعضای هیأت علمی در رشتههای مرتبط با روش نمونهگیری در دسترس مشارکت داشتند. از پرسشنامه محققساخته برای گردآوری دادهها و از تحلیل عاملی (اکتشافی و تأییدی) برای ارائه مدل استفاده گردید. از آزمونهای برازش مدل به جهت اعتبارسنجی مدل بهکارگیری شد. بررسی اعتبار پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی و بررسی پایایی با شاخص ضریب آلفای کرونباخ انجام شد. در نهایت اکوسیستم کارآفرینانه، فردی سازی برنامه درسی، تعهد ذینفعان، معلم کارآفرین، رهبر کارآفرین، شتابدهنده مدرسهای، هدف ارزشآفرین، فضای کار اشتراکی، شبکهسازی و سیستم ورودی بهعنوان ده عامل تبیینکننده سازه مدرسه کارآفرین استخراج شدند.
Today, in our country, the word entrepreneurship is used to present various shows of employment. However, its development in society is not obvious. In the world, entrepreneurial education is used to create a correct understanding and increase the intention of entrepreneurship. This research aims to design a model of an entrepreneurial school with an emphasis on the establishment of an entrepreneurial ecosystem. This study was conducted using a quantitative approach and a descriptive correlation method.To this end, 151 experts in education, technical and vocational education, and faculty members in related fields participated in the available sampling method. A researcher-made questionnaire was used to collect data, and factor analysis (exploratory and confirmatory) was used to present the model. Model fit tests were used to validate the model. The validity of the questionnaire was examined through factor analysis, and the reliability of the questionnaire was examined using Cronbach's alpha coefficient. Finally, the entrepreneurial ecosystem, curriculum personalization, stakeholder commitment, entrepreneurial teacher, entrepreneurial leader, school accelerator, value-creating goal, co-working space, networking, and entry system were extracted as ten factors explaining the entrepreneurial school construct.
خلاصه ماشینی:
از جمله اين وظايف ميتاوان باه آزادسازي و رهايي افراد جامعه از ناتواني، آموزش و هدايت آنها به بازار کار اشاره کارد )آراساتي و همکااران ، ١٣٩٤؛ مشاااي ، ١٣٨٦(؛ بنااابراين بااهمنظور شااناخت و تااأمين نيازهاااي آينااده لزم اساات تااا رهبااران و سياستگذاران آموزش و پرورش تغييرات عميق و وسيعي در رسالتها و اهداف خود ايجاد نمايند و مادار را با شيوههاي کامل نو و متفاوت از گذشته اداره کنند )تقيپور ظهير و حسنمرادي، ١٣٨٥(.
با توجه به اين، هدف پژوهش حاضر آن است تا با طراحي الگوي مدرساه کاارآفرين، زميناه را باراي تأسايس مدار کارآفرين فراه آورد و راه حل کاربردي براي فائق آمدن بر چالش اشتغال دانشآموختگان ارائه دهد.
آنچه در پژوهشهاي مربوط به مدار کارآفرين مشهود است توجه بيش از حد به آموزش کارآفريني غيار رسمي است که قلمروي عملي نيز در آن مورد بيتوجهي قارار گرفتاه اسات؛ بناابراين در ايان بخاش تالش ميشود تا به پژوهشهايي اشاره شود که تا حدي تلويحاتي براي مدرسه کارآفرين با رويکردهاي عملي دارند.
در بررسي پيشينه پژوهش مشاهده شد که گرچه برخي از اين مطالعات در پي ايجاد مدرسه ياا دانشاگاهي کارآفرين هستند ولي شکاف ناشي از ناديده گرفتن نقش مه اکوسيسات کاارآفريني، نقاش شاتابدهنادگي مدار و ساير نقشهاي قابل پيشبيني در مدرسه کارآفرين از جمله رهبار کاارآفريني مدرساهاي و منتورهاا مشهود است؛ بنابراين اين تحقيق در پي آن است تا به مدل مدرسه کارآفرين، اشراف پيدا کند و جايگااه آن را در سيست آموزش و پرورش کشور شفاف سازد.
Entrepreneurship education in the UK: a longitudinal perspective, Journal of Small Business and Enterprise Development, 14 (2), 252-263.