چکیده:
در پژوهش حاضر میزان توجه به ابعاد چهارگانه هویت ایرانی (دینی، مدرن، ملی، قومی) در «سند دانشگاه اسلامی» بررسی و با یکدیگر مقایسه شده است. مسئله این نوشتار چگونگی قرار گرفتن هویتهای چهارگانه یادشده در یک سند حاکمیتی بوده و پرسش اصلی آن است که چه رابطهی ستیز، گریز و پذیرشی میان این چهار لایه هویتی در سند دانشگاه اسلامی برقرار است؟ روش مطالعه مبتنیبر تحلیل محتوای کیفی سند از طریق شناسایی واژگان و عبارتهای دال بر هویتهای چهارگانه است. با توجه به دشواری توازن و تعادل هویتهای چهارگانه بهویژه هویت مدرن و دینی در سند، سیاستگذار در برخی فرازهای سند به ابهام و کلیگویی دچار شده است؛ اما در برخی از فرازهای دیگر، همنشینی هویتها طبیعی بوده و تعادل نسبی بین آنها برقرار شده است. هرچند در میان هویتهای چهارگانه موجود بیشترین تعارض میان هویت دینی و مدرن اّست؛ اما درمجموع، همنشینی و سازگاری هویتها در کل سند بیشتر از تعارضهاست.
The following article includes the results of a conducted study and comparison on the amount of attention paid to each of the four dimensions of Iranian identity (i.e religious, modern, national, ethnic) in the Manifesto of the Islamic University. The article explores how these four identities are positioned within the government document, and investigates the relationship between conflict, escape and acceptance of these four layers of identity in the Manifesto of Islamic University as its main question. The study employs a qualitative content analysis methodology to identify words and phrases that indicate the four identities. Since the balancing the four identities is a challenge, particularly in relation to the tension between modern and religious identity in the manifesto, the policymakers remained uncertain, contradictory, and over-general in some parts of the document. Yet in other sections, a natural coexistence of identities has been established, with a relative balance achieved between them. Despite the greatest conflict being between religious and modern identity, the overall coexistence and compatibility of identities in the manifesto is more prevalent than conflicts
خلاصه ماشینی:
يافته هاي ايـن پـژوهش نشـان داده اسـت کـه سياست گذار در برخي از فرازهاي سند به کليگويي، ابهام و بعضـا تنـاض گويي دچـار شده است ؛ اما در برخي از فرازهاي ديگر، به دليل عينيـت رسـالت هـا و مأموريت هـاي دانشگاه ، سازگاري ابعاد چهارگانه هويت به ويژه هويت ديني و مدرن در اين سند وجود دارد و تعادل نسبي بين آن ها برقرار شده است .
بخش اول : کليات سند (مأموريت ، اصول و مباني، چشم انداز، اهداف کلان ) نخستين فصل از سند مزبور (بعد از مقدمه ) با عنوان «مأموريت » است : «آموزش عالي کشـور رسالت هاي مختلفي در ابعاد فرهنگيـتربيتي، آموزشي، پـژوهش و فنـاوري و مـديريتي بـر عهده دارد که بايد آن ها را به صورت نظام واره لحاظ نمود و مهم ترين آن ها عبارت اند از: ـ تربيت متخصصان متعهد، خلاق ، متخلق ، ماهر و کارآفرين ؛ ـ توليد، انتقال و انتشار علم و فناوري در خدمت نيازهاي جامعه اسلامي ؛ ـ ساختاري کارآمد و اثربخش با تعامل سازنده و اثرگذار در سـطوح ملـي، منطقـه اي و فراملي» (دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، ١٣٩٢: ٢٢).
کليدواژه هاي ديگري در بخش اصول و مباني وجود دارد که بيانگر توجه به هويـت مدرن در سند است ؛ عبـارات «توليـد دانـش و فرهنـگ تمـدني بـا رويکـرد اسـلامي و آينده پژوهانه و تأثيرگذار و الگو بـراي دانشـگاه هاي جهـان و احـراز مرجعيـت علمـي» (دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي ، ١٣٩٢: ٢٥) همگي دالي بر هويـت مـدرن اسـت و قيد رويکرد اسلامي در اينجا قيد تأکيدي به نظر ميرسد.