چکیده:
چکیده
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل عناصر روایت بر مبنای الگوی مفهومی روایت، از قصه قرآنی آفرینش و بررسی نقش ابلیس در آن است.
روششناسی: این پژوهش با استفاده از روش تحلیل روایت و با نظر به مبنای الگوی مفهومی روایت، به تحلیل عناصر روایت در قصه آفرینش در قرآن، با نگاه به نقش شخصیت ابلیس بهعنوان ضدقهرمان میپردازد.
یافتهها: مقاله حاضر به تحلیل قصه آفرینش در قرآن پرداخته، و آن را با عناصر روایت مطابقت داده است. توجه اصلی این مقاله، از میان شخصیتهای گوناگون قصه آفرینش، همچون خداوند، آدم و همسرش، و فرشتگان، بر روی ابلیس بوده و این قصه، با توجه به چگونگی نقشآفرینی ابلیس موردبررسی قرار گرفته است. همچنین به چگونگی بیان قرآنی در مورد ویژگیهای شخصیتی-روایی ابلیس نیز پرداخته شده است.
نتیجهگیری: ابلیس در قصه قرآنی آفرینش نقش ضدقهرمان را ایفا میکند و عناصر روایت شامل پیرنگ، کشمکش، شخصیت و گفتار، همراه با مقولات زیرمجموعهشان، بهخوبی در این داستان مشاهده میشوند. تنها مقوله فرعی که فقدانش در این روایت احساس میشود، تکگویی است. همچنین میتوان در نگاهی جامعتر، کل قصه آفرینش را، بهعنوان آغازی برای پیرنگ جامع ابلیس در قرآن در نظر گرفت که بخشهایی از آن در قصههای دیگر قرآنی و تقابل پیامبران با او مشاهده میشود.
Abstract Purpose: The main purpose of this study is to analyze narrative elements based on the conceptual model of narrative from the Quranic story of creation and to investigate the role of Iblis in it. Methodology: This research uses narrative analysis method and according to the conceptual model of narrative, analyzes the narrative elements in the story of creation in the Qur'an, looking at the role of Iblis character as an anti-hero. Findings: This article analyzes the story of creation in the Qur'an and matches it with the elements of narrative. The main focus of this article is on Iblis among the various characters of the story of creation, such as God, Adam and his wife, and angels, and this story has been studied according to how Iblis plays. Also, the Qur'anic expression of the personality-narrative characteristics of Iblis has also been discussed. Conclusion: Iblis plays the role of the anti-hero in the Quranic story of creation, and the elements of the narrative, including plot, conflict, character and speech, along with their subcategories, are well seen in this story. The only sub-category whose absence is felt in this narrative is monologue. Also, in a more comprehensive view, the whole story of creation can be considered as the beginning of the comprehensive depiction of Iblis in the Quran, parts of which can be seen in other Quranic stories and the confrontation of the prophets with him.
خلاصه ماشینی:
نتیجهگیری: ابلیس در قصه قرآنی آفرینش نقش ضدقهرمان را ایفا میکند و عناصر روایت شامل پیرنگ، کشمکش، شخصیت و گفتار، همراه با مقولات زیرمجموعهشان، بهخوبی در این داستان مشاهده میشوند.
ابلیس در قصص مختلف قرآنی، همیشه نقش ضدقهرمان یا یکی از کنشگران اصلی را به دوش نمیکشد، بلکه نقشهای متفاوتی را میپذیرد و بهتبع آن، چهرههای متعددی از خود در جهان هستی بروز میدهد که کارکرد دراماتیک دارند؛ همچون نیروی تخریبکننده، اغواگر، ایجادکننده فراموشی، رفیق و همراه، و غیره؛ اما از میان موقعیتهای داستانی قرآن و موارد حضور ابلیس در این کتاب آسمانی، قصه آفرینش به سه دلیل از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ اول آنکه در این مورد از شخص ابلیس نام برده شده و برخلاف بسیاری از دیگر موارد قرآنی، شیطان بهصورت عام مورد اشاره قرار نگرفته است؛ دوم اینکه طولانیترین و منسجمترین داستانی است که ابلیس بهعنوان ضدقهرمان در آن نقشآفرینی میکند؛ و سوم نقش پررنگ قصه آفرینش در شناخت شخصیت ابلیس است؛ چرا که این قصه، همانگونه که شروع داستان انسان است، آغاز داستان ابلیس نیز میباشد و هدف، شخصیت و بسیاری از کنشهای او را روشن میسازد.
فارغ از دو مورد اول، که تنها جنبه شناخت شخصیت ابلیس را پی میگیرند، مقاله سوم، شبیهترین نگاه به موضوع بحث پژوهش حاضر است که البته دو نقطه افتراق جدی نیز در آن به چشم میخورد؛ اول آنکه بهصورت مستقیم به سراغ داستان قرآنی نرفته، و تنها فهم روایی گروهی از عرفا از داستان آفرینش را موردبررسی قرار داده؛ دوم اینکه این داستان با نگاه به قوانین الگوی تراژدی تحلیل شده و تطبیق یافته است، و نه ساختمان کلی روایت.