چکیده:
همگرایی – واگرایی دو همزاد توامان در هرجامعهای محسوب میشوند. اگر یک جامعه را به اندام انسانی تشبیه کنیم؛ برای کارکرد صحیح بدن نیازمند کارکرد صحیح هرکدام از اندامها میباشیم. با این مثال ساده پی به این امر میبریم که در یک جامعه؛ همگرایی منوط به ارتباط صحیح و کارکردی نهادها و گروههای مختلفی میباشد. این پژوهش تلاش میکند با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با روش کتابخانهای به این سوال پاسخ دهد که سیستم اداری در عصر امویان چه تاثیری بر همگرایی اجتماعی آن دوران داشت؟ نویسندگان بعد از بررسی منابع و ماخذ مختلف به این نتیجه رسیدند که امویان با به کارگیری سیاست تعریب و استفاده از اهل ذمه در کادر اداری نظام اداری گامهایی مهمی در راستای همگرایی اجتماعی در شام برداشتند.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش تلاش میکند با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با روش کتابخانهای به این سؤال پاسخ دهد که سیستم اداری در عصر امویان چه تأثیری بر همگرایی اجتماعی آن دوران داشت؟ نویسندگان بعد از بررسی منابع و مأخذ مختلف به این نتیجه رسیدند که امویان با به کارگیری سیاست تعریب و استفاده از اهل ذمه در کادر اداری نظام اداری گامهایی مهمی در راستای همگرایی اجتماعی در شام برداشتند.
در بعد اداری سیاست تعریب عبدالملک بن مروان و بکارگیری اهل ذمه در کارهای دیوانی آنان را با خود همراه سازند از جمله اقدامات همسازگرایانه امویان بود.
از سوی دیگر سیاست تعریب و ضرب سکههای اسلامی برای نخستین بار در جهان اسلام منجر به یکپارچگی و وحدت رویه در ساختار اداری عصر اموی گردید.
ذکر این نکته ضروری است که اعراب جنوبی مانند تمدنهای مَعین، سبا، حمیر و اعرابی که در جغرافیای سیاسی شامات و عراق عرب سکونت داشتند و صاحب تمدنهایی مانند آل لخم، غسان، تدمر و نبطی بودند سالها قبل از ظهور اسلام خود صاحب حکومت و نظام اداری هرچند به پیچیدگی حکومتهای ایران و بیزانس نبودند، اما چند صباحی در این مناطق کرو فری داشتند.
در نگاه دیگر، این اقدامات در راستای سیاست عربی کردن نظام اموی در همه ابعاد خود بود.
یکی از این مؤلفهها، سیستم اداری و اصلاحاتی بود که برخی از خلفای اموی مانند معاویه و عبدالملک بن مروان دست به انجام آن زدند.