چکیده:
اسناد بازمانده از روزگار اشکانیان تا چه اندازه به ما اجازه میدهند گونهای از تاریخنویسی درباری مرتبط با قدرت را برای دوران فرمانروایی پارتیان بازشناسیم؟ اگر چنین گونهای از تاریخنویسی وجود داشته آیا کاربردهایی نیز برای آن مد نظر بوده است؟ میدانیم که از دید بیشتر پژوهندگان تاریخ اشکانیان، تاریخنویسی در میان ایرانیان آن دوران بدان گونه که در میان تمدنهای کهن یونانی و رومی همروزگار آنان وجود داشت، هرگز رواج نداشته است. هرچند، بیشتر این پژوهندگان باورمندند که گونهای از درک تاریخی در میان پارتیان و یا به عبارتی بهتر، اشکانیان، وجود داشته که به پیروی از سنت کهن ایرانی و قومی اشکانیان به گونۀ شفاهی توسط گوسانها بیان میشده است. با این وجود، مقاله پیش رو میکوشد با استفاده از اندک متون و اسناد مربوط به روزگار اشکانیان، نشان دهد که جدای از سنت شناختۀ شدۀ گوسانها، به نظر در دورۀ فرمانروایی این دودمان گونهای از تاریخنویسی درباری، با پیروی از سبکی خاص و احتمالا مختص شرق وجود داشته است. آنگونه که پیداست، این سبک از تاریخنویسی متفاوت از سنت تاریخنویسی یونانی- رومی بوده و به گونهای گسترده به شرح جزییات موضوع مورد بحث، و احتمالا در راستای نیاز دولت اشکانیان به توصیف گسترده عناصر طبیعت، مشخصات جغرافیایی، راهها و مسافتها در کنار گزارشهای تاریخی، میپرداخته است. با این همه، شوربختانه شواهد رواج این سبک تاریخنویسی تنها به صورت تکههایی کوچک و پراکنده آنهم بiواسطۀ منابع تاریخی دیگر مردمان باستانی بiجای مانده است.
To what extent do the surviving documents from the Arsacids era allow us to recognize a type of court historiography related to power for the period of Parthian Empire? If there was such a type of historiography, were there any uses for it? We know most researchers of Arsacids history believe that history writing was not that popular among the Iranians of that time as it was among the ancient Greek and Roman civilizations of their time. However, most of these researchers believe that there was a kind of historical understanding among the Parthians or in a better word, Arsacids which was verbally expressed by the Gosans following the ancient Iranian and ethnic tradition of the Arsacids. Nevertheless, using few texts and documents related to the Arsacids era, the following article tries to show that apart from the known tradition of the Gosans, it seems that during the reign of this dynasty, there was a type of court historiography which followed a certain style and was probably specific to the East. It seems that this style of history writing was different from the tradition of Greco-Roman history writing and it was used to describe the details of the topic, which was under discussion, and probably in line with the need of the Arcasids government to describe the elements of nature, geographical features, roads, and distances along with historical reports. However, unfortunately, the evidence of the spread of this style of history writing has remained only in the form of small and scattered pieces which are collected from the historical sources of other ancient peoples.
خلاصه ماشینی:
فصـلنــامه تاریخ نویسی، انواع، سبک و کاربرد آن در روزگار اشکانیان عادل الهیاری 1 سال دوم | شمارۀ 4، تابستان 1401 | شماره پیاپی 4 تاریخ دریافت:1/8/1401 | تاریخ پذیرش:18/8/1401 صفحات: 86-77 چکیده اسناد بازمانده از روزگار اشکانیان تا چه اندازه به ما اجازه میدهند گونهای از تاریخنویسیِ درباریِ مرتبط با قدرت را برای دوران فرمانروایی پارتیان بازشناسیم؟ اگر چنین گونهای از تاریخنویسی وجود داشته آیا کاربردهایی نیز برای آن مد نظر بوده است؟ میدانیم که از دید بیشتر پژوهندگانِ تاریخ اشکانیان، تاریخنویسی در میان ایرانیان آن دوران بدان گونه که در میان تمدنهای کهن یونانی و رومی همروزگارِ آنان وجود داشت، هرگز رواج نداشته است.
نشانههایی از وجود تاریخنویسیِ درباری در روزگار اشکانیان بنابر گزارشی از موسیخورنی نویسندۀ معروف ارمنی، سرآغاز تاریخنویسی در ارمنستان به هنگامی باز میگردد که پادشاهی از دودمان اشکانیان به نام واغارشاک 5 که در اصل برادر آرشاک 6 بزرگ نک: کوک، 1387: 11 برای دیدن آخرین ترجمه فارسی یادگار زریران و همچنین تاریخچۀ پژوهشهای صورت گرفته و نظریات پژوهشگران دربارۀ این متن بنگرید به: آموزگار، یادگار زریران، ص 5-44.
با اینکه شوربختانه کتابِ "سفر به دور سرزمین اشکانیان" تا به امروز باقی نمانده است، اما خوشبختانه بخشی کوچک از این اثر ارزشمند توسط آتنائوس بازگو شده است که در اینجا برای پی بردن به سبک نوشتار ایزیدور که به باور ما همانندی بسیاری به کار آپولودوروس آرتمیتایی دارد (پرداخت به جزییات و توجه فراوان به طبیعت)، و احتمالا بنا بر سنتهای شرقی و به گونهای متفاوت از سبک نویسندگان دنیای رومی-یونانی تألیف شده بود، عینا بازگو میشود.