چکیده:
برخی از فرمهای بیرونی، در طول تاریخ خودشان بهعلت ویژگیهایی که پیدا کردهاند، از سطح فرم و قالب بیرونی، به سطح بالاتری بهنام ژانر رسیدهاند؛ چنانکه وقتی از غزل سعدی سخن میگوییم، باید دانست که این غزل، در طول تاریخ، توانسته قابلیتهایی پیدا کند و استعدادهایی از خود نشان دهد که از سطح نام یک قالب، ارتقا پیدا کند و به سطح یک ژانر برسد؛ و در نتیجه دارای زیرگونههایی شده همچون غزل عاشقانه، غزل عارفانه، غزل تلفیقی، غزل سیاسی ـ اجتماعی و غزل پست مدرن. این تقسیمبندی هم براساس محتواست، هم براساس فرم. در ادامه، نویسنده به چگونگی این موضوع پرداخته است.
In the course of history, due to the typical features they have developed, a number of external forms have leveled up by themselves reaching the higher level of genre. Hence, when there is a talk of Sa’di’s Ghazal, it should be remembered that, with time, this poetic form has developed a few capacities and shown a number of skills and risen to the level of a particular genre; consequently, it has formed such subcategories as lyric, mystic, combined (talfiqi) , sociopolitical, and post-modern ghazals. This classification is based not only on the content but also on the form. The writer has dealt with the way Ghazal has evolved into a genre in itself.
خلاصه ماشینی:
درآمدی برگونه شناسی آثارسعدی دکتزسیدمهدی زرقانی چکیده برخی از فرمهای بیرونی، در طول تاریخ خودشان بهعلت ویژگیهایی که پیدا کردهاند، از سطح فرم و قالب بیرونی، به سطح بالاتری بهنام ژانر رسیدهاند؛ چنانکه وقتی از غزل سعدی سخن میگوییم، باید دانست که این غزل، در طول تاریخ، توانسته قابلیتهایی پیدا کند و استعدادهایی از خود نشان دهد که از سطح نام یک قالب، ارتقا پیدا کند و به سطح یک ژانر برسد؛ و در نتیجه دارای زیرگونههایی شده همچون غزل عاشقانه، غزل عارفانه، غزل تلفیقی، غزل سیاسی ـ اجتماعی و غزل پست مدرن.
برعکس، آنها خودشان براساس اقتضائات و ویژگیها و صفاتی که آثار داشتند، آنها را در قالبهای خاصی ردهبندی میکردند و برایشان عنوان مشخص میکردند و تعریف اینگونهها و زیرگونههای زیزژانرها کتاب مینوشتند؛ اگرچه نه بهصورت امروز و با پیکربندیی که امروز مبحث گونهشناسی یا رویکرد ژانری در نظر ماست؛ مثلاً فرض کنید وقتی شما بهاصطلاح مجالس در ادبیات کلاسیک میرسید و معلوم است که این اصطلاح بر تعداد خاصی از متون با ویژگیهای خاص اطلاق میشود، در نظر آنها، این یک ژانر یا یک گونه بوده.
نکته سومی که من بهعنوان مقدمه ردهبندی آثار سعدی ذکر کنم، است که برخی از ژانرها، یا بهتر بگویم، برخی از فرمهای بیرونی، در طول تاریخ خودشان بهعلت ویژگیهایی که پیدا کردند، از سطح فرم و قالب بیرونی، به سطح بالاتری بهنام ژانر رسیدند؛ یعنی مثلاً شما وقتی از غزل صحبت میکنید، ممکن است در اولین صورتهای شکلگیری این ژانر، کسانیکه درباره این کلمه صحبت میکردند، فقط به نظم قافیه و مثلاً تساوی مصرعها و مسائل فرم بیرونی توجه کرده باشند، اما در طول تاریخ، غزل توانسته است قابلیتهایی پیدا بکند، استعدادهایی از خودش نشان بدهد که از سطح نام یک قالب، ارتقا پیدا بکند به سطح یک ژانر؛ و ما امروز باید از چیزی بهنام ژانر غزل صحبت کنیم.