چکیده:
مهریه یا صداق, مالی است که مرد بهسبب عقد نکاح ملزم به پرداخت آن به زن است و در حقوق
ایرانی» بر سنت و مذهب مبتنی است و نظیر آن. در فرهنگهای غربی دیده نمیشود. این مفهوم
حقوقی و عرفی در تاریخ ایران. از دوران باستان تا کنون رواج داشته است و یکی از مقدمات
مراسم عقد و ازدواج محسوب میشود. در این پژوهش - بر مبنای این اصل که هرا یک از عناصر
فرهنگی و باستانی مردم یک سرزمین در فولکلور و نیز ادب شفاهی آن مردم بازتاب دارند و چنین
بازتابی نشاندهندة توجه مردم بدین عناصر و نیز نوع رویکرد آنهاست - به بررسی عنصر فرهنگی
-مذهبی مهریه پرداخته شده است. در این مقاله که با روش اسنادی - کتابخانهای انجام گرفته ابتدا
مبحث واژهشناسی مهریه در کتب پهلوی. عربی و نیز گویشها و زبانهای ایرانی بررسی شده
است. سپس تاریخچه این مهم از دوران ایران باستان به بعد پی گرفته شده است. در ادامه اقلام
مهریه و بازتاب آن در ادبیات مکتوب و شفاهی بررسی شده است. نتایج این جستار نشان میدهد
نوع نگاه مردم جامعه به این عنصر فرهنگی به سیر تاریخی و فولکلوریک این عنصر وابسته است و
اینچنین. در بسیاری از شاخههای ادب مکتوب و شفاهی, از ضربالمثل گرفته تا ترانهها و
قصههای مردمی» بازتاب گستردهای داشته است. در این رهگذرء پیگیری ردپای اشتراکات فرهنگی
در ادب شفاهی گوشه و کنار مردم ایران. نشان از بکرنگی و اتحاد مردم مناطق مختلف دارد و در
عین حال. شمهای از ریشههای فرهنگی باستان را از گذشتههای دور تا به امروزء نشان میدهد
خلاصه ماشینی:
» (١٣٨٤: ١٠٠) برخي ديگر از شاعران ادب مکتوب نيز مهر و کابين را در شعر خود به کنايه و مثل آورده اند: زنان پارسا از شوي گردند به کابين ديدن او را خريدار (فرخي سيستاني، ١٣١١: ١٦٤) ببايد عليالحال کابينش کرد بيرزد به کابين چنين دختري (منوچهري، ١٣٤٧: ١٤٥) عروسي است مي شادي آيين او که شايد خرد داد کابين او (اسدي طوسي، ١٣٥٤: ٢٧) اي پسر جان و تنت شهره زناشويند شوي جان است و زن تنت و خرد کابين (ناصرخسرو، ١٣٨٠: ٣٩٨) گفتم به عروس دهر کابين تو چيست گفتا دل خرم تو کابين من است (خيام نيشابوري، ١٣٥٤: ١٣) دين طلب کن گرت غم بدن است زانکه کابين دين طلاق تن است (سنايي، ١٤٥؛ ذوالفقاري، ١٣٨٨، ج ٢: ١٣٩٣) خاتون دار ملک فريدونش خوان که نيست کابين اين عروس کم از گنج کاويان (خاقاني شرواني، ١٣٨٨: ٣٠٩) گرچه ناهيد ورچه پروين اند از در ذم و اهل نفرين اند سبب جنگ و ننگ و آزارند علت رنج و خرج کابين اند (ظهيري سمرقندي، ١٩٤٨: ٢٥٧) يکي ديگر از بن مايه هاي رايج در ادب مکتوب و شفاهي در ارتباط با مهريه ، تعيين کابين هاي گران و سختگيرانه است ، با اين هدف که خواستگار را از ازدواج با دختر منصرف کنند؛ در يکي از حکايات منطق الطير، عطار داستان شيخ صنعان را نقل ميکند که مفلس است و عاشق دختري ترسا ميشود و در ازاي کابين دختر، حاضر ميشود برخلاف باورها و اعتقادات مذهبياش (شيخ بود او در حرم پنجاه سال )، يک سال خوکهاي پدرزنش را بچراند.