چکیده:
خلسه و مکاشفه برای اموری همچون درمانگری و پیشگویی و استفاده از اوراد رازآلود برای منافع قومی و گاه فردی، مقابله با دشمنان و ارتباط با موجودات فراطبیعی، عناصر اصلی شمنیسم هستند که در عرفان یهودی نیز میتوان این ویژگیها و تشابهات را جستوجو کرد. این شباهتها بستری مناسب و مستعد برای ایجاد فهم و روشی است که عرفان یهودی را در موقعیت مقایسه و بررسی با شمنیسم قرار میدهد. عرفان یهودی از «مرکابا» تا «قبالا» و «حسیدیسم» از کتاب «معسه برشیت» و متون «هخالوت» تا «شمشیر موسی» همه سراسر رموز منوط به کشف، خلسه و مقدمات لازم برای تشرف هستند یا نسخههایی از اوراد جادویی را برای رسیدن به اهدافی همچون درمان و پیشگویی و اضرار به دشمنان ارائه میکنند. ازاینرو میتوان جلوة یک شمن را در عارفان یهودی مشاهده کرد که چنین روشی را برای کسب فنون و مهارتهای لازم ماورایی برای منافع قومی در پیش میگیرند و از آنها بهره میبرند؛ با این تفاوت که همزمان خود را متدین به دین پیچیدهتری همچون یهودیت نیز میدانند.
The main elements of shamanism is ecstasy and intuition for matters such as healing and divination and the use of mysterious spells for national and sometimes individual interests, confronting enemies and communicating with supernatural beings; which are similar to Jewish mysticism as well. The similarities between Jewish mysticism and shamanism creates a good situation to understand and compare them. Jewish mysticism is full of secrets subject to discovery and ecstasy and necessary preparations for having the honor of visiting, including "Merkabah", "Qabalah" and "Hasidism" and also the book "Ma’aseh Bereshit", the texts "Hekhalot" and the "Sword of Moses". It also has prescriptions of magical spells to achieve goals such as treatment and prediction, and harming to their enemies. Therefore, a shaman can be seen in Jewish mystics who use such a method to acquire the necessary transcendental techniques and skills for their national interests; yet the difference is that they consider themselves devoted to a more complex religion such as Judaism at the same time.
خلاصه ماشینی:
ir دريافت: 20/06/1401 ـ پذيرش: 23/09/1401 چکيده خلسه و مکاشفه براي اموري همچون درمانگري و پيشگويي و استفاده از اورادِ رازآلود براي منافع قومي و گاه فردي، مقابله با دشمنان و ارتباط با موجودات فراطبيعي، عناصر اصلي شمنيسم هستند که در عرفان يهودي نيز ميتوان اين ويژگيها و تشابهات را جستوجو کرد.
ازاینرو ميتوان جلوة يک شمن را در عارفان يهودي مشاهده کرد که چنين روشي را براي کسب فنون و مهارتهاي لازم ماورايي براي منافع قومي در پيش ميگیرند و از آنها بهره ميبرند؛ با اين تفاوت که همزمان خود را متدين به دين پيچيدهتري همچون يهوديت نيز ميدانند.
1. مفهومشناسی «شمنيسم» در تعريف «شمنيسم» ميان پژوهشگران اين حوزه نيز همچون ساير مفاهيمِ علوم انساني اختلاف وجود دارد و برخي تعريف الياده را ناقص دانستهاند و شمنيسم را بيشتر با «جاندارانگاري» (Animism) و استفاده از ارواح موجودات براي درمان انسانها، استفاده از نيروهاي ماورايي که جدا از جادو طبقهبندي ميشود، ارتباط با ارواح نياکان، و استفاده از عناصر آييني و اسطورهاي مرتبط دانستهاند که در برخي پژوهشهاي متأخر بيشتر بر آنها تأکيد شده است (ميلر، 2011، ص 314ـ316).
گرچه تأکيد ميشود که به سبب ابعاد رسالتمحور کار حضرت موسي(علیه السلام) براي شخص او، مسئله به صورت کلي متفاوت است، ولي ميتوان اين را زمينهاي براي افرادي دانست که پس از حضرت موسي(علیه السلام) در عرفان يهودي چنين رسالتي نداشتند و درک نادرستي از آن حضرت داشتند، تا به سمت اعمالي بروند که همچون يک شمن براي قوم خود بودند تا به وسيلة امور ماورايي اهداف فردي و قومي را برآورده سازند.