چکیده:
عبدالرحمن بن محمد بن خلدون(732-808ق)فقیه و مورخ نواندیش،برای بازشناسی تحلیل و علل ضعف و انحطاط مغرب اسلامی،طرحی نو در مورد روششناسی تاریخی ارائه کرد و با انتقاد سازنده از مورخان تاریخ نقلی،اطلاعات و آگاهی لازم و شرایط مورخان را طرح کرد.
ابنخلدون راههای شناخت اخبار صحیح را از اکاذیب و افسانهها نشان داد و از رابطه جامعهشناسی و تاریخ،سخن گفت و دو علم را در قالب یک علم،تحت عنوان عمران برای تحلیل علی حوادث تاریخی مطرح نمود و سرانجام علمیت تاریخ را در قالب تحلیل عقلانی منقولات تاریخی به اثبات رساند.در این مقاله،روششناسی تاریخی-تحلیلی وی به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی میشود.
خلاصه ماشینی:
"ابنخلدون راههای شناخت اخبار صحیح را از اکاذیب و افسانهها نشان داد و از رابطه جامعهشناسی و تاریخ،سخن گفت و دو علم را در قالب یک علم،تحت عنوان عمران برای تحلیل علی حوادث تاریخی مطرح نمود و سرانجام علمیت تاریخ را در قالب تحلیل عقلانی منقولات تاریخی به اثبات رساند.
مهمترین انتقادهای وی از مورخان به شرح زیر است: 1-برخی مورخان تاریخ را برای خداوندان دولت مینویسند و مدیحه سرا هستند و به ثناگویی صاحبان قدرت میپردازند؛2 2-قضاوتهای آنان سطحی است و داستان سرایی میکنند؛ 3-به خرافات و اباطیل و افسانه میپردازند و به مسائل ادبی بیشتر توجه دارند؛ 4-به دلیل عدم توانایی،در اندیشه تحلیل و تبیین رابطه بین حوادث نیستند؛3 5-نسبت به مسائل اقتصادی و اجتماعی بیتفاوتاند؛ 6-مقلد صرف هستند و عینا روشن پیشینیان را تقلید میکنند؛ 7-نسبت به مسائل مردمشناسی و نسلها و نژادها غفلت میورزند؛4 8-زود باور هستند،حال آنکه مورخ نباید بیچون و چرا اخبار را کورکورانه بپذیرد و اخبار (1)-.
1نقد خبر از دیدگاه ابنخلدون ابنخلدون ضمن تمجید از خود،به نکتههایی اشاره میکند: 1-آیا یک خبر فی نفسه امکان وقوع دارد؟ 2-آیا خبر با طبیعت انسانی سازگار است؟ 3-آیا خبر با زمان و مکان وقوع سازگار است؟ 4-آیا خبر با قوانین اجتماعی بشری یا عمران سازگاری دارد؟ از همین رو جامعهشناسی برای تبیین تاریخ،ضروری است و معیارهای محکمی برای وارسی و تصحیح اخبار و آگاهی از سرشت واقعیتهای اجتماعی که تار و پود تاریخ را تشکیل میدهند،به دست میدهد."