چکیده:
تصمیمات قیمت گذاری محصولات صنعتی هسته اصلی هر برنامه تجاری است و تاثیر مستقیمی
روی استراتژی بازاریابی شرکت خواهد داشت. تمامی سازمانها اعم از انتفاعی و یا
غیرانتفاعی مجبورند برای کالاها و یا خدمات خود قیمت تعیین کنند، که این موضوع تحت
تاثیر عوامل داخلی و یا خارجی شرکت است. عوامل محیط داخلی شرکت شامل اهداف، خطمشی،
ترکیب عناصر بازاریابی و هزینههای شرکت هستند و از جمله عوامل محیطی میتوان به
ماهیت بازار و تقاضا، شرایط رقابتی و واسطهها اشاره کرد. وقتی مصرفکننده کالایی
را میخرد، درواقع ارزشی را با ارزش دیگری مبادله میکند. ارزشی که از دست میدهد
قیمتی است که برای کالا میپردازد و ارزشی که بهدست میآورد مزایای ناشی از داشتن
کالاست.
امروزه توسعه یک استراتژی قیمتگذاری مناسب یک وظیفه مشکل و درعین حال اساسی برای
مدیران شرکتهای صنعتی است و عدم موفقیت در درک کامل از تصمیمات درست قیمتگذاری به
از دستدادن فرصتهای سودآور در بازار خواهد انجامید. قیمتگذاری یک فرایند چندبعدی
است که متاثر از کالا، سطح حاشیه سود و روابط با مشتری است.
در این مقاله تلاش میشود تا دیدگاهی برای مدیران فراهم شود که در آن به اهمیت
توسعه برنامه قیمتگذاری مناسب پیبرند و از تاثیرات اطلاعات بر قیمتگذاری درست و
بهینه مطلع شوند.
خلاصه ماشینی:
امروزه توسعه یک استراتژی قیمتگذاری مناسب یک وظیفه مشکل و درعین حال اساسی برای مدیران شرکتهای صنعتی است و عدم موفقیت در درک کامل از تصمیمات درست قیمتگذاری به از دستدادن فرصتهای سودآور در بازار خواهد انجامید.
اما سوال اصلی این است که مدیران تجاری و صنعتی چه کاری باید انجام دهند تا قیمتگذاری، به شکل فرصت سودآور برای آنها درآید؟ چرا بعضی از مدیران نسبت به مساله قیمتگذاری بیتفاوتند؟ موانع سازمانی سد راه قیمتگذاری در شرکتها چیست؟ شرکتهای صنعتی در زمینه قیمتگذاری بینالمللی با چه مواردی روبرو هستند؟ نقش اینترنت در طرح قیمتها چیست؟ ارائه پاسخی ساده به این سوالات آسان نیست ولی یک مدیر بازاریابی صنعتی میبایست دید کاملی در مورد چالشها و فرصتهای موجود و نهفته در قیمتگذاری داشته باشد.
در این میان دو محقق بهنامهای «کریستوفر» و «گاتورنا» در مقاله خود به نام «مدیریت هزینه زنجیره عرضه و قیمتگذاری بر مبنای ارزش» تاکید کردند که واگذاری برخی از امور به بیرون از سازمان که باعث میشود شرکت کنترل کمتری برروی هزینههای خود داشته باشد، ممکن است حاشیه سود شرکتها را تهدید کند.
توسعه و ایجاد یک طرح برنامهریزی قیمت نیازمند این است که یک شرکت اهداف اجرایی و دستیافتنی مشخص شده و یا یک روش عملکرد مناسب و مطلوب، و یا یک استراتژی عملیاتی و در نهایت روشهای بازبینی و کنترل برروی فرایند تولید محصولات خود داشته باشد و برنامه با دیگر فعالیتهای درگیر در تعیین قیمت بازار هماهنگ باشد که شامل تجزیه و تحلیل فرصتهای بازار، تحقیق و انتخاب بازار نهایی، طراحی استراتژی بازاریابی و سازماندهی است.