چکیده:
برای برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی چارچوبهای متفاوتی
ارائه شده است، ولی هنوز سازمانها در تدوین استراتژیهای فناوری اطلاعات با مشکلاتی
مواجه هستند که نهایتا این مشکلات منجر به شکست برنامهها میشود. این شکستها
غالبا به این دلیل است که چارچوبهای مختلف برنامهریزی استراتژیک فناوری اطلاعات،
در شناسایی مشکلات ریشهای مربوط به سیستمهای اطلاعاتی که بندرت مشکلات فنی و
تکنولوژیک هستند، دچار ناکارایی هستند که این امر ناشی از توجه نکردن به رابطه بین
فناوری اطلاعات با محتوای سازمانی است. در این مقاله سعی شده است تا با ارائه یک
مدلی با رویکرد سازمانی، عواملی که کیفیت و موفقیت این فرایند را متاثر میکنند،
شناسایی کنیم.
خلاصه ماشینی:
چکیده برای برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی چارچوبهای متفاوتی ارائه شده است، ولی هنوز سازمانها در تدوین استراتژیهای فناوری اطلاعات با مشکلاتی مواجه هستند که نهایتا این مشکلات منجر به شکست برنامهها میشود.
نتیجه برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی عبارت است از یکسری برنامه های اجرایی که وجود این برنامه ها برای ایجاد هم راستایی بین نیازهای اطلاعاتی سازمان با جهت گیریهای استراتژیک آن لازم و ضروری است.
بر اساس مطالعه انجام شده توسط تئووآنگ (2000) یکسری دلایل برای نشان دادن لزوم برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی لیست شده است که از آن جمله عبارتند از: پشتیبانی بهتر از اهداف تجاری سازمان، بهبود انسجام بین سیستمها، بهره مندی از فناوری اطلاعات بعنوان یک مزیت رقابتی، اولویت بندی پروژه های سیستمهای اطلاعاتی، افزایش پشتیبانی مدیریت ارشد سازمان از عملیات سیستمهای اطلاعاتی، تسهیل تصمیم گیری راجع به سرمایه گذاری در زمینه سیستمهای اطلاعاتی، بهبود تخصیص منابع، پیش بینی منابع مورد نیاز ، تسهیل ارتباطات با مدیریت ارشد و ...
هم راستایی بین برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی و برنامه ریزی تجاری سازمان برای حصول اطمینان از اینکه عملیات سیستمهای اطلاعاتی از اهداف و فعالیتهای سازمانی در تمام سطوح پشتیبانی میکند و استفاده بهتر از فناوری اطلاعات به منظور دستیابی به مزیت استراتژیک، لازم و ضروری است چنین هم راستایی سازمان را در شناسایی برنامه های کاربردی که باید توسعه داده شوند و اطمینان از اینکه منابع کافی به این برنامه های کاربردی اختصاص داده شده است، کمک میکند.