چکیده:
در اندیشه سیاسی اندیشمندان معاصر شیعه سه جریان دیده می شود: اول اندیشمندانی که
بهطور کلی در زمان غیبت در حوزه عمومی قائل به وظیفهای خاص برای مؤمنان نیستند و
دخالت فقها در این حوزه را به امور حسبیه محدود میسازند. دوم اندیشمندانی که قائل
به نظریه ولایت فقیه هستند و سوم اندیشمندانی که ضمن نفی حق ویژه برای فقها در حوزه
عمومی، معتقدند با رعایت ضوابط کلی دین، تعیین تکلیف حوزه عمومی به خود مردم واگذار
شده است. شیح محمد مهدی شمسالدین، فقیه معاصر لبنانی، با نظریه ابتکاری «ولایت امت
بر خود» و دکتر مهدی حائری یزدی با نظریه ابتکاری «وکالت مالکان شخصی مشاع» از
مهمترین متفکران دسته سوم هستند. این دو اندیشمند در آرای خود با واگذاری کامل حق
حاکمیت به مردم، مدلی را از دولت اسلامی ارائه کردهاند که میتوان آن را «دولت
انتخابی _ اسلامی» نامید. این مدل که برابری سیاسی و حقوقی انسانها، نفی حق ویژه
برای مردان، مسلمانان، شیعیان و فقها در حوزه عمومی، مشارکت و رضایت عمومی، اصل
پاسخگویی حکومتگران و قانونگرایی از مهمترین مبانی آن است، قابل مقایسه با مدل
دمکراسی تکاملی (روسو - میل)، یعنی یکی از مدلهای نه گانه دمکراسی ارائه شده توسط
دیوید هلد، میباشد.
خلاصه ماشینی:
این مدل که برابری سیاسی و حقوقی انسانها، نفی حق ویژه برای مردان، مسلمانان، شیعیان و فقها در حوزه عمومی، مشارکت و رضایت عمومی، اصل پاسخگویی حکومتگران و قانونگرایی از مهمترین مبانی آن است، قابل مقایسه با مدل دمکراسی تکاملی (روسو - میل)، یعنی یکی از مدلهای نه گانه دمکراسی ارائه شده توسط دیوید هلد، میباشد.
اما در مورد زمینه پیدایش اولین مدلهای مردم سالاری در جوامع اسلامی از جمله مدل «دولت انتخابی اسلامی» باید توجه داشت که به دنبال آشنایی علما، روشنفکران و اندیشمندان مسلمان با تحولات دنیای مدرن از اواخر قرن نوزدهم، ورود تدریجی دستاوردهای مدرنیته به جوامع اسلامی در این دوره، پیدایش جنبشها و نهضتهای مختلف اصلاح طلبانه در این کشورها و بالاخره تجربه تشکیل اولین دولت اسلامی با ضوابط سیاسی مدرن در ایران، برای اولین بار حرکتهای جدی جهت تثبیت برابری سیاسی انسانها، لزوم پاسخگویی فرمانروایان در مقابل فرمانبران، لزوم برگزاری انتخابات ادواری آزادانه وایجاد نهادهای محافظ مردم سالاری در جوامع اسلامی به وجود آمده است (رجایی، 1381: 67 _ 104 و سیسک، 1380: 55 _ 81).
مقایسه این مدل با مدلهای نه گانه هلد نشان میدهد که هر چند در برخی زمینهها تمایزات جدی میان مدل دمکراسی تکاملی(روسو _ میل) و مدل دولت انتخابی اسلامی وجود دارد، اما وجوه مشترک بسیار آنها در زمینه پیدایش، شرایط عمومی، خصوصیات اصلی و اندیشههای بنیانگذران، این دو مدل را قابل مقایسه ساخته است.
در حالی که نه تنها این مقدار وجوه مشترک میان مدل دولت انتخابی اسلامی با سایر مدلهای دمکراسی ارائه شده از سوی هلد وجود ندارد، بلکه تعارضات جدی در شرایط عمومی و خصوصیات اصلی، باعث ناسازگاری آنها با یکدیگر میشود.