چکیده:
دولت یکپارچه ایران، که به دست صفویه تاسیس یافت، وجود خود را مدیون جماعتی از مردان است که بر اساس عقاید و افکار مذهبی شکل گرفته بود. در واقع، شیوخ صفوی در طول سال های متمادی، برای خود مریدانی فراهم کرده بودند که خاضعانه از آنها حمایت می کردند. آنها بار دیگر هویت ایرانی را، در پی گذشت چندین قرن از امپراطوری ساسانی، به دست شاه اسماعیل و با تشکیل آرمان سیاسی تشیع در دل فرهنگ و جامعه ایرانی و سازمان دهی همه اقوام ایران زمین در چهارچوب آن، بنیان نهادند. در این میان، دولت صفوی با توجه به ساختار نوین، موقعیت حساس و وزن ژئوپلیتیکی اش، هم در قبال رقبای قدرتمند خود از توان عملیاتی قابل توجهی برخوردار بود و هم به شدت از آنها تاثیر می پذیرفت. در واقع، همین موقعیت ژئوپلیتیکی بود که دولت صفوی را وارد عرصه رقابت های جهانی و منطقه ای کرد؛ به طوری که دولت های اروپایی سعی کردند برای کاستن از فشارهای دولت عثمانی در اروپا، با دولت صفوی همکاری راهبردی داشته باشند. این مقاله، ضمن بررسی خانقاه و خاندان صفوی، بررسی جغرافیای سیاسی کشور، مطالعه ماهیت دولت صفوی و تحلیل ژئوپلیتیکی روابط خارجی آن، پاسخگوی این سوال است که نقش دولت صفوی در تکوین و تثبیت هویت ایرانی معلول چه عواملی بوده است؟
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله،بعد از معرفی اصل و نسب خاندان صفوی،اهمیت خانقاه صفویبه عنوان پایگاه اصلی و کانون معنوی-سیاسی این جریان انقلابی مورد بررسی قرارگرفته و در ادامه آن،با پرداختن به نقش تصوف در قدرتگیری صفویان و نیز بررسیجغرافیای سیاسی کشور،نوع الگوی حاکم بر نظام سیاسی صفویه(مطالعۀ ماهیت دولت)وروابط خارجی آن،تحلیل شده است.
خلاصه رویکردهای دولتصفوی در این زمینه به شرح زیر است: انون سیاسی دولت صفوی کانون سیاسی،مرکزیت جغرافیایی،هندسی و یا کارکردی فضای جغرافیایی استکه از یک سو نیروهای انگیزشی مستتر در آن،عناصر و عوامل انسانی و کالبدی فضا وجریانات و شبکهها را به سوی خود جذب میکند و از دیگر سو،نقطۀ مرکزی پخشپدیدهها،فرمانها و اعمال ارادۀ سیاسی در تمامی نقاط فضای مذکور به شمار میرود(حافظنیا،1381:282).
(به تصویر صفحه مراجعه شود)موقعیت حساس ایران در بین همسایگان آن است شکل 1:موقعیت ژئوپلیتیکی و الگوهای رفتاری دولت صفوی در قبال رقبای منطقهای آن(شکل از نگارندگان) از طرفی نیز اقوام مختلف مغول و ازبکان ترک بر قسمتهای وسیعی از قارۀ آسیا،از فلات ایران در غرب گرفته تا مرزهای امپراتوری مینگ در شرق آسیا حکومت می-کردند.
در واقع،نمود جغرافیایی-سیاسی و به عبارتی،هویت ملی ایرانیان در زمانصفویان،در ارتباط با سه عامل ملت،دولت و سرزمین ایران شکل گرفت؛به طوری کهمیتوان هویت ایرانی را در مکانیزم خواست و ارادۀ مردم برای ادارۀ سرزمین ایران ازطریق دولت صفوی خلاصه نمود.
در حقیقت،اعلان تشیع به عنوان مذهب رسمی جامعۀایرانی در زمان شاه اسماعیل اول،علاوه بر آنکه پیکرۀ دولت صفوی را هویتی جغرافیایی-سیاسی داد،تنها عامل بقاء آن در ساختار متحول نظام جهانی بود."