خلاصه ماشینی:
و این تا حدی باین سبب است که جنبههائی از مردمشناسی فرهنگی وابسته به علوم انسانی نظیر موسیقی یا زبانشناسی فنونی را مورد استفاده قرار میدهند که نیازمند آمادگی ویژهای برای مهارت است.
این تأکیدات به نادیده انگاشتن مبنای وسیعی منجر میگردد که همان منبع برای عمومیت بخشیدن به زندگی اجتماعی انسان محور متعادل مطالعهء همهء جنبههای فرهنگ را تدارک میبیند مع ذلک در علوم انسانی تعقید موجود بین مردمشناسی لسانی و مطالعهء زبانهای مکتوب بخصوص شعبهء هند و اروپائی آن به توجه خاصی برای توجیه و توضیح نیازمند است.
مردمشناس در تحلیل اشکال ادبی همان طریقه را اعمال میکند که پیشتر هماه راه را ضمن مطالعات هر ادبیات دیگری معمول میداشت مسائلی چون سبک،ترادفات نقلی،و اتخاذ تدابیری بمنظور تشدید ابهام و رسانیدن آن باوج خود،تغییر تحول روایات یا افسانهها ضمن انتقال آنها از مردمی بمردم دیگر و راهی را که بآن وسیله این تغییرات موجد واکنش جهشی در الگوهای ادبی میگردد و بالاخره مسائلی که براساس و مبنای این افسانهها قرار دارد و به نحوهء گسترش آنها مربوط است همه اینها برای آن گروه محققین که سروکارشان با ادبیات مکتوب است از جمله مسائل اساسی بشمار میروند.
مع ذلک زیستشناسی انسانی مادام که مسائل مشترکی را در میدان کل زندگی انسان مورد توجه قرار میدهد با بکار گرفتن هدفهائی که از ناحیه نظامهای فکری دیگر باو اعطا شده است بصورت یک مردمشناس باقی میماند.
توضیحا آنکه روشهایی از مردمشناسی است که برای مطالعهء نوع فیزیکی انسان مورد استفاده قرار میگیرند سرآمد فنونی چون تشریح و آمارند در این حالت است که این روشها با حوزه محدود و بستهای که در آن مردمشناسی فیزیکی جنبه تخصصی مییابد متوافق میگردند.