چکیده:
یکی از مسائلی که به استحکام و استواری نوشته کمک میکند،خالی بودن متن از حشو قبیح است.دانشمندان علوم بلاغت،حشو را به سه نوع پسندیده،متوسط و ناپسند تقسیم کردهاند.
از آنجا که در کتابهای بلاغت به جنبههای هنری و زیبایی و شیوایی اثر توجه میشود، طبعا درباره حشو ناپسند یا قبح چندان سخنی به میان نیامده و گاهی به اختصار با ذکر یک یا دو مثال از شعر به تعریف آن پرداختهاند.اما در این میان،جایگاه حشو قبح در نثر بیان نشده است.در این مقاله،ابتدا ضمن نقل تعریف لغوی و اصطلاحی حشو قبیح یا ناپسند از منابع اصلی،محدود و چارچوب کارکرد آن مشخص شده است.پس آنگاه و براساس مسائل نظری و علمی تعاریف اصطلاحی سعی شده است کلمهها،تعبیرها و جمله وارههایی که امروزه-تحت تاثیر عوامل مخترف و از جمله ترجمه-مصداق حشو ناپسند به شمار میرود و در نثر به مقدار زیادی راه یافته و به آن چندان توجهی نمیشود و در نتیجه به اختلال و سستی و رکیک بودن نوشته میانجامد با ذکر شواهد و مثال از نثر امروز-چاپ شده یا نشده- ارائه گردد.
خلاصه ماشینی:
"نکتهء دیگر اینکه در هر بند-برای رعایت اختصار-به نقل تعدادی شاهد بسنده میشود که برخی از آنها به دلیل انتخاب از نوشتههای گوناگون،قبل از چاپ،استناد و ارجاع دقیقی ندارد ولی در عین حال سعی بر این بوده که از نوشتههای چاپ شده نیز موارد و شاهد مثالهایی نقل شود تا استناد و ارجاع علمی نیز مورد ملاحظه قرار گیرد با این توجه که در هر مورد،تعداد شواهد بسی بیش از آن است که در این مقاله آمده است؛گرچه میزان بسامد هر یک از موارد و بحث دربارهء آن نیز خود،بررسی و مجال پژوهشی دیگر-بویژه از نوع میدانی-را میطلبد.
این یادآوری در مورد این بخش نیز لازم است که حکم یاد شده،کلی نیست و فقط با توجه به نوع استفاده از این تعبیر و درست بودن یا نبودن آن در جمله است که میتوان نسبت به حشو بودن یا نبودن آن حکم کرد؛از جمله در مثالها و جملههایی که ذیلا نقل میشود از این بابت حشوی وجود ندارد در عین حال که همان تعبیرها مورد استفادهء نویسنده قرار گرفته است: -در وهلهء اول،فکر عبارت است از آنچه به ذهن میآید(شریعتمداری،1382:ص 4).
دربارهء حشو قبیح،مقالهای در شمارهء 31 مجلهء آینه پژوهش به خامهء محمد اسفندیاری از ص 5 تا ق31 منتشر شده که نویسندهء محترم در این مقاله،پس از مقدمهای،انواع حشو قبیح را به شش قسمت تقسیم،و برای هر کدام در مقاله به صورتی مفصل،مصداقهایی از کلمهها و ترکیبات را بدون در نظر گرفتن کاربرد آنها در جمله ذکر کرده است."