چکیده:
مسأله اساسی این مقاله،تصویر در شعر رمانتیک است.تصویر رمانتیک از نظر ماهیت معرفتی و زیباییشناختی اساسا با تصویر کلاسیک،نمادگرا و سوررئالیستی متفاوت است.نویسنده در سه بخش کوشیده تا ماهیت تصویر رمانتیک را تبیین نماید:در بخش نخست ویژگیهای خاص ایماژ رمانتیک را با بحث از چهار مشخصه:استحاله در طبیعت،سایهواری تصویر،پویایی،و فردیت در تصویر تبیین میکند.در بخش دوم رابطهء تصویرها با هم و جایگاه تصویر در بافت شعر را با دو مشخصهء پیوستگی و بالندگی بررسی میکند و در بخش سوم سه نقش برای تصویر رمانتیک برشمرده:تأثیر در احساس،دلالت ضمنی،مکمل احساس.در بخش آخر از اهمیت زبان استعاری در سبک رمانتیک سخن رفته است.هدف مقاله آن است تا خواننده تفاوت روند آفرینش،ارزش زیباییشناسی و خاستگاه معرفتی و منطق تصویرگری رمانتیک را با تصویرگری در سبک کلاسیک دریابد و بتواند شعر رمانتیک را از منظر ایماژ رمانتیک،نقد و ارزیابی کند.
خلاصه ماشینی:
"6. کارکرد ایماژ رمانتیک شاعر رمانیتک میکوشد تا«موضوع و محتوایی عاطفی و احساسی را در شکل و صورتی تخیلی و خلاقانه به تصویر درآورد»(فورست،1375:ص 20)،هدف او بیان مستقیم و صریح تجربه و توصیف آن با ابزار تصویر نیست،بلکه تجربههای فردی و هیجانات و احساسات شخصی خود را با تصویر شکل میدهد و حالات و نفسانیات فردی خویش را به مدد تصویرگری کشف میکند.
تصویر برای رمانیتکها،نه ابزار توصیف اشیا و گزارش واقعیت بیرونی است و نه جامهء آراینده فکر و اندیشه؛یعنی در شعر رمانیتک پدیدهها،ما به ازای چیز دیگری نیستند و تشبیه و استعاره و کنایه برای توضیح معنی و تزیین امر دیگر به کار نمیروند، بلکه خود موقعیتی محوری دارند و در مقام تصویر هنری،نقش بیانگری را بازی میکنند.
حال نقش تصویرهای رمانیتک در وصف شب مهتاب را در شعری از فریدون توللی(ف 1364-1298)ببینید که چگونه احساس را به بازی میگیرد: در زیر سایه روشن ماه پریدهرنگ در پرتوی چو دود غمانگیز و دلربا افتاده بود و زلف سیاهش به دست باد مواج و دلفریب میزد به روشنایی شب نقش دیگری میرفت جویبار و صدای حزین آب گویی حکایت غم یاران رفته داشت وز عشقهای خفته و اندوه مردگان زنجی نهفته است در نور سرد و خستهء مهتاب،کوهسار چون آرزوی دور چون هالهء امید یا چون تنی ظریف و هوسناک در حریر میخفت در نگاه وز دشتهای خرم و خاموش میگذشت آهسته شامگاه او،آن امید جان من،آن سایهء خیال میسوخت در شرارهء گرم خیال خویش میخواند در جبین درخشان ماهتاب افسانه غم من و شرح ملال خویش این شعر سرشار از احساسی دلگیر و غمانگیز است."