خلاصه ماشینی:
باتوجه به مراتب یاد شده،توماس به این نتیجه میرسد که برای تشخیص استراتژی مؤثرتر و مفیدتر،باید انواع تحصیل آموزشگاهی،که مبتنی بر نظریههای مختلف تعلیم و تربیت هستند،مجددا مورد بررسی و مقایسه قرار گیرند،زیرا که صفات و مشخصات آنها-انواع تحصیل آموزشگاهی-الزاما منبعث از نظریههای مختلف تعلیم و تربیت اقتصادی و اجتماعی یک جامعه نتوان به اثبات رسانید،حد اقل مطالعهء چنان صفات و مشخصات،که خود از مطالب مهم تعلیم و تربیت هستند،ما را به شناخت روشهای تعلیم و تربیت مفیدتر و مؤثرتر-رهنمون میشود.
7-ادارهء کلاس و هدایت دانش آموزان الف:در این روش،عادت دادن دانش آموز به اطاعت و تمرکز حواس و جلوگیری از «حواسپرتی»از ضروریات ادارهء کلاس و یادگیری تشخیص داده شده است،که به وسیلهء معلم باید به شدیدترین وجهی به مورد اجرا گذاشته شود.
2-محتوای برنامههای درسی الف:محتوای برنامههای آموزشی براساس تکیه بر ایجاد و توسعهء مجموعهای از مهارتهای خاص،همراه با شیوههای رفتار مناسب با همان مهارتها،بدون توجه به عمق و وسعت آنها و یا به علاقه و رغبت فراگیرنده،تعیین و به وسیلهء مربی برای دانش آموزان بیان میشوند.
6-انگیزشهای لازم برای فعالیت و یادگیری الف:باتوجه به اینکه انتخاب برنامههای کارآموزی معمولا اختیاری است،عامل انگیزش دانش آموزان در این روش بیشتر اوقات درونی است(مانند لذت بردن ازکار).
ج:گرچه در این روش به دانش آموزان اجازهء فعالیتهای اجتماعی و تفریحی خارج از کلاس درس داده میشود،اما اینگونه فعالیتها کمتر جزو برنامههای تحصیلی جدی و رسمی آموزشگاهی منظور میشود،زیرا به نظر طرفداران این روش،تعلیم و تربیت واقعی زمانی صورت میگیرد که این فعالیتها،به جای تکیه بر کاربرد عملی،یا مسائل جاری اجتماعی، روی مسائل ترکیب و ساخت موضوعهای درسی و محتوای آنها متمرکز شود.
5-شیوهء تدریس و فعالیت معلم الف:در تحصیل آموزشگاهی به روش حل مسئله،تدریس به عنوان تحریک و راهنمایی دانش آموزان به پژوهش،در نظر گرفته شده است.