خلاصه ماشینی:
تعدادی از معلمان با اصول اساسی طرح سؤالات امتحانیآشنایی ندارند و مسئله را بسیار سرسری گرفته و حاضر نیستند دربارۀ آن به تفکر واستدلال بپردازند این معلمان خیال میکنند که با نوشتن چند سؤال امتحانی در عرض یکروز یا یک ساعت قبل از جلسۀ امتحان میتوانند پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را آنطورکه لازم است اندازه بگیرند.
اگر سؤالات امتحانی بهطور صحیح و با توجه به هدفهایتدریس نوشته نشوند معایب متعددی به بار خواهد آورد که یکی از آنها انحراف مسیرمطالعۀ دانشآموز است.
مثلا اگر معلم جمعا 20،30،یا40 دانشآموز دارد بهتر است ازسؤالات کلی استفاده کمتری کند،زیرا که طرح سؤالات کلی بسیار آسان بوده و تصحیح20 یا 40 ورقه هم وقت زیاد نمیگیرد.
اما اگر تعداد دانشآموزان و یا بهطور کلی تعدادامتحاندهندگان بیش از 200 یا 300 نفر است بهتر است از سؤالات تستی استفاده کند،زیرا که تصحیح 200 یا 300 ورقه وقت زیادتری لازم دارد.
در سؤالات کلی(انشایی)نباید نظر دانشآموز را خواست،مگر اینکه هدف اینباشد که ببینیم آیا دانشآموز میتواند عقیدۀ خود را بیان کند یا نه؟عیب سؤالاتی کهنظر دانشآموز را میخواهند این است که نمیتوان آنها را بهطور عینی نمرهگذاری کرد.
نمونۀسؤالاتی که نظر دانشآموز را میخواهند به ترتیب زیر است: -به نظر شما بهترین شاعر ایران کیست؟ -برای مبارزه با گرانفروشی چه کار باید کرد؟ سؤال کلی نباید آنقدر وسیع باشد که جمعوجور کردن پاسخ آن به وسیلۀ دانشآموزدشوار و نمرهگذاری آن به وسیلۀ معلم عملا غیرممکن گردد.
پاسخهای انحرافی یک سؤال&%48506PVAG485G% میتوانند برای سؤالات دیگر پاسخ صحیح باشند.