خلاصه ماشینی:
"سؤال اول این است که هدف از دادن معارف اسلامی به دانشآموزان در دوره دبیرستان چیست؟اهداف متفاوتی ممکن است وجود داشته باشد و خوب است ما این اهداف را بصورت متمایز در نظر بگیریم و بعد ببینیم کهمعارف اسلامی را باتوجه به کدامیک از این هدفها میخواهیم تدوین کنیم.
یعنی اگر ما معارف اسلامی را بتوانیم طوری تنظیم کنیم و عرضه بداریم که این هدف را تأمین کند-برخلاف هدف اول که ک کار بیحاصل است-این شیوه و هدفگیری حداقل مفید بودن را در انتقال معارف اسلامی میتواند به همراه داشته باشد.
فعلا در همین حد، باتوجه به اینکه خود قرآن این شیوه را به کار نبسته است آیا ضروری است که ما صورتبندی نظری کنیم؟ من بطور اجمال عرض میکنم که صورتبندی نظری به هرحال میتواند فایدههایی داشته باشد.
یکی از فایدههایش این است که مثلا توجه متمرکزی را در یک زمینه ایجاد میکند و ما اگر بخواهیم بعضی از قلمروها توجه خاصی را بطور گسترده و تفصیل یافته به خود جلب کند ناگزیر خواهیم بود که صورتبندی نظری بکنیم.
در نظر گرفتن این موقعیت ذهنی و روانی نوجوان میتواند بهعنوان یک کانون در تنظیم معارف اسلامی به کار گرفته شود و همین کار آن به اصطلاح ترکیب دشوار و بعید از ذهن است که ما باید آن را به همگرایی تبدیل و نزدیک کنیم.
این بیان ممکن است به مذاق یک کسی که میخواهد به تدوین معارف اسلامی اقدام کند خیلی جالب نیاید و به اصطلاح بوی انسانگرایی بدهد، ولی توجه کنید که مخاطب شما کی است؟و افق دید او کجاست؟اگر بیشتر از آن هدفگیری نمایید تیر خودتان را بر باد دادهاید."