چکیده:
این مقاله درباره یکی از پیمانهای نظامی و سیاسی پیامبر اسلام به نام «قرارداد ذمه»بحث میکند که میان حاکم اسلامی و کفار اهل کتاب منعقد میگردد.این قرارداد،گرچه در کتب فقهی در باب جهاد،مورد بررسی فقهای فریقین واقع شده است و حتی بعضی از علما رساله مستقلی را به آن اختصاص دادهاند،در عین حال بعضی از جوانب مسئله نیاز به بحث و بررسی بیشتری دارد.
ازاینرو در این مقاله نکاتی مورد پژوهش و بررسی واقع میشود که تاکنون توجه خاصی به آنها نشده و تحقیق فزونتری را طلب میکند.این مقاله در صدد آن است که به جهات و زوایایی بپردازد که کمتر به آنها توجه شده است
خلاصه ماشینی:
"عقد ذمه یک پیمان دفاعی است که بین حاکم اسلامی و اهل کتاب منعقد
مرحوم آقای طباطبایی در تفسیر آیه قتال میفرماید:اهل الکتاب هم الیهود و
93 دلیل دوم،ظاهر آیه شریفه 651 سوره انعام است:و هذا کتاب أنزلناه مبارک
پس آیه میفرماید این کتابی است که ما نازل کردیم مبادا بگویید همانا کتاب
در تفسیر المنار آمده است:و الذین اوتوا الکتاب و ان کان لفظه عاما خص به
دلیل سوم،تعدادی از آیات کریمهء قرآن است که به اهل کتاب خطاب کرده
در مورد مصادیق اهل کتاب نیز در بین فقها اختلاف نظر وجود دارد آیا
عنوان اهل کتاب یا یهودی یا نصرانی به کسانی گفته میشود که پیشینیان آنها
بعثت برای انسانها دین اسلام است و هرکسی غیر این دین را طلب کند،هرگز
احکام مترتب شده است بر عنوان الذین اوتوا الکتاب یا اهل الکتاب.
اگر گفته شود ظاهر کتابی بودن این است که
در بعض کلمات صاحب جواهر اشاره،بلکه تصریح به این معنا شده است:
«قاتلوا»امر است و ظهور در وجوب قتال دارد و این حکم مغیا به دو غایت
جواز قتال نداشته،با اعطای جزیه هم قتال با اهل کتاب جایز است.
در خاتمه باید بگویم غایت در آیه قتال شبیه غایت در آیات زیر است:و قاتلوهم حتی لاتکون فتنة و یکون الدین کله لله.
میکند و در این حدیث بعد از ذکر آیه قتال آمده است:فاستثناء الله تعالی و
اهتدای اهل کتاب بوده است،فراوان است که ما به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
است و اهل کتاب از این آزادی بهرهمندند و اگر هدف اکراه و اجبار آنان بر"