خلاصه ماشینی:
"این سه شخصیتهای اصلی داستانند که خواننده با آنها رودرروست و در جریان خصوصیتها و خصلتهای روحی و خلقی آنها قرار میگیرد،البته داستان شخصیتهای دیگری نیز دارد که در حوزهء عمل قرار ندارند: مأموران دولت،داروغه،صغرا زن گیلهمرد و دهقانان عاصی شده از ظلم مأموران که نویسنده فقط اشارههایی به آنها میکند.
3:در عمل منفردی شخصیتها شرکت داشته باشند:عمل منفرد داستان،رساندن گیلهمرد اسیر به پاسگاه است و در آن هر سه شخصیت داستان شرکت دارند،دو مأمور دولت که وظیفهء رسمی خود را انجام میدهند و گیلهمرد که در همراه شدن با آنها به اجبار شرکت دارد.
خصوصیتهای دیگری که برای داستان کوتاه آوردم نیز در این داستان بزرگ علوی میتوان مشاهده کرد؛یعنی در داستان کوتاه «گیلهمرد»برخلاف رمان،مجموعهء زندگی شخصیتها تجسم نمییابد بلکه دریچهای بر تکهای از زندگی آنها گشوده شده است و شخصیتها در لحظهء بحرانی و سرنوشتساز خود دیده میشوند.
کی لا مذهبه؟شماها که هزار مرتبه قرآن را مهر کردید و زیر قولتان زدید؟نیامدید،قسم نخوردید که دیگر همه امان دارند؟چرا مردمو بیخودی میگیرید؟چرا بیخودی میکشید؟کی دزدی میکنه؟ جد اندر جد من در این ملک زندگی کردهاند، کدام یک از اربابها پنجاه سال پیش در گیلون بودهاند؟» سرانجام به نمایش حاصل داستان میانجامد: «مأمور بلوچ کار خود را کرد.
نویسنده نقطهء مناسبی را برای شروع و خلق داستانش انتخاب میکند و وصف طبیعت و ریزش مداوم باران و همهمهء طوفان و تکرار صدای شیون زنی که زجر میکشد با حالات روحی گیلهمرد همخوانی و همآهنگی دارد و نمادهایی است از طوفان روحی گیلهمرد."