خلاصه ماشینی:
com *روند وجود و تاثیر خدایان در سازمانها چگونه بوده است؟ -اگر تاریخ بیشتر سازمانها را مورد بررسی قرار دهیم به این نکته پی میبریم که آنها از فرهنگ باشگاهی(زئوس)به فرهنگ نقشها(آپولو) تغییر شکل داده و متعاقبا در موارد نیاز به تغییر و توسعه،فرهنگهای وظیفهگرا(آتنا)و اگزیستانسیالیستی(دیونیسوس)نیز به آن افزوده شده است.
*آیا سازمانها را میتوان با یک خدا اداره کرد یا ترکیب خدایان لازم است؟ -سازمانها تقریبا همواره برای تکمیل کارهای گوناگون خود به ترکیب و اختلاطی از فرهنگهای متفاوت نیاز دارند.
*برقراری توازن بین خدایان در اداره سازمانها به چه نحو باید انجام شود؟و اگر این کار صورت نگیرد چه تبعاتی دربردارد؟ -در صورتی که سازمان موفق به ایجاد ارتباط بین فرهنگها نشود فاصلهها با منابع هدر رفته پر خواهد شد.
سازمانی که با افراد به مثابه دارایی برخورد میکند و این دیدگاه را دنبال میکند که باید از آنها نگهداری کرد،به آنها عشق ورزید و روی آنها سرمایهگذاری کرد رفتارش کاملا متفاوت با سازمانی خواهد بود که مردم را هزینه تلقی میکند و در پی کاستن از آنها در هر کجا و هر زمان ممکن است.
به گمان من هدف در زندگی میتواند این باشد که جهانی بهتر از آنچه تحویل میگیریم پشت سر خود بگذاریم.
اگر چنین نکنیم ممکن است همه آنچه را ساختهایم خراب کنیم،زیرا برای بسیاری از مردم فقیر دیگر قابل تحمل نیست که در کنار معدودی ثروتمند به زندگی ادامه دهند.