خلاصه ماشینی:
برخی از سوالاتی که میتواند مبنای طراحی یک نظریه مدیریت در آموزش قرار گیرد به قرار زیر است: 1-براساس چه فلسفهای بنا شده است؟آیا این فلسفه قابل توصیف است؟ 2-دراین نظریه چه ارزشهایی نهفته است؟ 3-چه تصویری از آینده این نظریه را ترغیب و تشویق میکند؟ 4-آیا نظریه جامع و فراگیر است،به این معنا که آیا آموزش را به عنوان یک نظام شناسایی میکند؟آیا فرایند آموزش-یادگیری ارتباط دارد؟ 5-آیا نظریه آموزش بنیان شدهاست و یا بااستفاده از موارد زیر تدوین گردیده است؟: روانشناسی افراد،برگرفته از تاثیرات فردی یا گروهی -نظریهسیستم -تفاوتهایآماری -یک نظریهعلمی 6-آیایک مجموعه ویژه از ابزارها و فنون برای ایجاد آن بهصورت عملی و در جهت کاهش شکاف بین نظریه تا عمل مشخص شده است؟آیا این وسائل و فنون از مرحله یادگیری، تدریس،رهبری و مدیریت منجر به فعالیتها میگردد؟همانگونه که در ارتباط با افراد خارج از نظام اینگونه بوده است.
7-آیا نظریه در موارد زیر تواناست؟: -توضیحی:آیا زبان و مفاهیمی دارد که در درک آنچه مشاهده میکنیم به ما کمک کند؟آیا بینش و آگاهی را افزایش میدهد؟ -پیشبینیکننده:آیا ما را در پیشبینی یک مسئولیت قابل قبول قادر میسازد؟چه چیزی در آینده اتفاق خواهد افتاد؟آیا ما را در تصمیمگیری اینکه چه چیزی را مشاهده کنیم کمک میکند؟آیا شاخصهای بهبود و توسعه را مشخص میکند؟ -تجویزی:آیا یک راهنما برای عملکرد بدون محدودیت فعالیتها وجود دارد؟ هریک از این هفت عامل مورد نیاز برای مدیریت کیفیت دارای عملکردی است که نمیتوان آن را حذف کرد.