چکیده:
فمینیسم چه به عنوان یک جنبش اجتماعی و نوعی نظام معرفت شناختی، دین را به عنوان
عامل اساسی مشروعیت بخش ساختار پدرسالاری به چالش کشیده است. متکلمان فمینیست با
انتقادات شدید نسبت به کلیه ادیان و تأکید بر مسأله جنسیت خداوند مقوله جدیدی را در
مطالعات دینی مطرح نمودند. اینان رهیافت جدیدی را تحت عنوان الهیات فمینیستی و ایده
زنانه شدن دین در مطالعات دینی طرح نمودند.
نتایج پژوهش نشان میدهد که گسترش رویکرد انتقادی فمینیستی در درون آیین مسیحیت،
افزایش آگاهیهای زنان و گسترش مشارکت آنان در جامعه، به ویژه طرح ایده زنانه شدن
دین، تأکید بر تکثر ادیان و ارائه ادیان شخصی دارای رویکرد زنانه، تقابل شدید با
بنیادگرایی، ارائه بدیلهایی مؤنث برای خداوند، و ارائه عناصر ساختاری الهیات
فمینیستی که در آنها تأکید بر این جهان و زندگی بشر در آن جایگزین رویکردهای اخروی
دینی گردیده است، از جمله تأثیرات الهیات فمینیستی بر فرایند دنیوی شدن در دنیای
غرب به حساب میآید.
Feminism as a social movement and a epistemological system has challenged the religion as legitimating element of patriarchal structure. The feminist theologists present a new category in religious studies by serious critics toward religions and emphasize on issues of gender of God. They presented a new approach in religious studies as feminist theology and the idea of feminization of religion.
The data shows that the feminist critical approach in Christianity ، the increase of women consciousness and their participation in society، especially the design of feminization of religion، the emphasis on the pluralism of religions، and personal religions with feminine approach ، the conflict to fundamentalism ، the presentation of female alternatives for the God and structural elements of feminist theology that in which emphasis on this world and human life in it substitute to the religious approaches، are all the effects of the feminist theology on the secularization in the western world.
خلاصه ماشینی:
"نتایج پژوهش نشان میدهد که گسترش رویکرد انتقادی فمینیستی در درون آیین مسیحیت، افزایش آگاهیهای زنان و گسترش مشارکت آنان در جامعه، به ویژه طرح ایده زنانه شدن دین، تأکید بر تکثر ادیان و ارائه ادیان شخصی دارای رویکرد زنانه، تقابل شدید با بنیادگرایی، ارائه بدیلهایی مؤنث برای خداوند، و ارائه عناصر ساختاری الهیات فمینیستی که در آنها تأکید بر این جهان و زندگی بشر در آن جایگزین رویکردهای اخروی دینی گردیده است، از جمله تأثیرات الهیات فمینیستی بر فرایند دنیوی شدن در دنیای غرب به حساب میآید.
گسترش رویکرد انتقادی در درون آیین مسیحیت از سوی فمینیستها، تأثیر جنبش حقوق زنان و اندیشههای فمینیستی در زمینههای افزایش آگاهیهای زنان و گسترش مشارکت آنان در حوزههای اجتماعی، بهخصوص اشتغال، طرح ایده زنانه شدن دین و ارائه ادیان با رویکرد زنانه، تأکید بر تکثر ادیان، ارائه ادیان شخصی، تقابل شدید مطالبات فمینیستی با بنیادگرایی دینی، نقد شدید مسأله جنسیت مذکر برای خداوند و ارائه بدیلیهایی مؤنث برای آن، و در نهایت ارائه عناصر ساختاری الهیات فمینیستی که در آنها تأکید بر این جهان و زندگی بشر در آن جایگزین رویکردهای اخروی گردیده است، همگی از جمله مواردی است که میتوان آنهارا در زمره تأثیرات فمینیسم و الهیات فمینیستی بر فرایند دنیوی شدن از درون و بیرون از ادیان، بهخصوص آیین مسیح در دنیای غرب بهحساب آورد."