چکیده:
اوته ارهارت در کتاب «زنان خوب به بهشت میروند و زنان بد به همه جا» قصد دارد با این باور که تفاوتهای جنسیتی صرفا حاصل تربیت، سنتهای اجتماعی و فشارهای محیطی است و با استفاده از تکنیکهای روانشناختی، زنان را از افسردگی و ستمهای جنسی و جنسیتی رها سازد و کمک کند تا زنان به تساوی حقوق خود با مردان برسند؛ لیکن از یک سو، بسیاری از مدعای وی با یافتههای روانشناختی، فیزیولوژیک و زیستشناختی همخوانی ندارد. این ناهمخوانی موجب تحلیل نادرست نگارنده از علت فروتری زنان و به دنبال آن ناکارآمدی راهکارهای روانشناختی او شده است. از سوی دیگر، ارهارت برخلاف نظرات رایج علمی و آماری، در برخی از گزارههای کلی و جزیی خویش دچار اشتباه شده و بالتبع نتیجه درستی از این مقدمات به دست نیاورده است. نوشتار حاضر به نقد مبنایی و روشی نظرات ارهارت پرداخته و سرانجام به پیامدهای مدعای وی اشاره مینماید.
Oteh Ehrhart، assuming that gender differences are merely a product of education، social conventions، and environmental pressures، is going to exonerate women، by means of psychological techniques، from depression and sexual and gender oppressions in his book "Good women go to paradise، bad women to everywhere." He wants to help women have equal rights with men. However، many of his claims are not compatible with psychological، physiological، and biological achievements. This incompatibility led to the writer's incorrect analysis of the cause of the inferiority of women، which in turn، resulted in the inefficiency of his psychological solutions. In addition، Ehrhart، in opposition to the prevailing scientific and statistical views، is mistaken about some of his major and minor premises as a result of which he did not come to correct conclusions. The present paper embarks upon a basic and methodological evaluation of Ehrhart's views and finally mentions the implications of his claims.
خلاصه ماشینی:
"بررسی آراء یک روانشناس فمینیست نقدی بر کتاب «زنان خوب به بهشت میروند و زنان بد به همه جا» محمد حسین قدیری چکیده اوته ارهارت در کتاب «زنان خوب به بهشت میروند و زنان بد به همه جا» قصد دارد با این باور که تفاوتهای جنسیتی صرفا حاصل تربیت، سنتهای اجتماعی و فشارهای محیطی است و با استفاده از تکنیکهای روانشناختی، زنان را از افسردگی و ستمهای جنسی و جنسیتی رها سازد و کمک کند تا زنان به تساوی حقوق خود با مردان برسند؛ لیکن از یک سو، بسیاری از مدعای وی با یافتههای روانشناختی، فیزیولوژیک و زیستشناختی همخوانی ندارد.
2-2) عدم استناد اشکال جدی دیگر وارد بر کتاب «زنان خوب به بهشت میروند و زنان بد به همه جا»، این است که نویسنده در موارد مختلفی برای مدعای خود سخن از پژوهشها، بررسیها و تحقیقات انجام شده به میان میآورد، اما در هیچکدام گفته خود را مستند به کتاب و یا محقق خاصی نمیکند که این امر از نظر ادبیات پژوهشی اشکالی غیرقابل اغماض است؛ ادله ارهارت از این جهت خدشهدار است و این گونه استنادهای ناتمام موجب اطمینان نمیشود .
ارهارت با این که خود اعتراف دارد که برخی فمینیستهای فعال به نقشهای مادرانه و زنانه روی آوردهاند (ارهارت، 1381: ص64)، به جای آن که در روش خود تجدید نظر کند، باز هم خستگی آنان از مبارزه را به فشارهای محیطی نسبت میدهد؛ حال آن که آنان خود اعتراف دارند که این سبک مبارزه و مرد انگاری زن، جز شکست، حقارت، پوچی و بیماریهای جسمی وروانی ثمر دیگری برای زنان ندارد."