چکیده:
افساد مورد باب افعال از ماده «فسد یفسد» به معنای تباه کردن و از بین بردن است.
اصطلاح «افساد فیالارض» به معنای ایجاد تباهی و خرابی در زمین به کار میرود. اکثر
فقهای اسلامی اعم از شیعه و سنی این اصطلاح را در مورد محاربین و قطاعالطریق به
کار بردهاند. فیالواقع هیچ تفاوتی میان محاربه و افساد فیالارض قائل نیستند. در
مقابل، عدهای از فقها و مفسران میگویند مفهوم افساد فیالارض عامتر از محاربه
است، بهگونهای که محاربه فقط یکی از موارد افساد فیالارض است. اما آنچه بیشتر
مسئله مورد بحث را دچار مشکل میکند این است که حتی آن عده از فقهای اسلامی که قائل
به جدایی جرم افساد فیالارض از محاربه هستند، مجازات معینی را برای مفسد فیالارض
معین نکردهاند.
'Efsad' with the conjugational verb rhythm of Ef 'al، in Arabic language means to pervert and destroy other people. The term 'efsade-fel-ardh' means to make perversion and corruption on the earth. Great majority of Islamic foqaha (jurisprudents) including both Shia and Sunni have applied this term for 'muharebeen' (those who fight against Islam) and also 'Qotta' ottariq' (high way robbers). In fact، they see no difference between muharebeh (fighting against Islam) and efsade-fel-ardh. In contrast، some foqaha and interpreters believe that the concept of efsade-fel-ardh is more general than that of muharebeh، in a way that muharebeh is only one of the cases، that is، a subbranch of efsade-fel-ardh.Yet، there is more to it، making the discussion even more complex and controversial: some Islamic foqaha who believe that efsade-fel-ardh and muharebeh are (judicially) separated from one another، have not explicitly signified (expressed) a certain punishment for mofsede-fel-ardh.
خلاصه ماشینی:
"بما تکرر منه الفعل صار مفسدا ساعیا فیالارض فسادا فقطعناه لاجله ذلک لاجل کونه سارقا؛[8] اگر کسی دوبار اقدام به نبش قبر کند باید دست و پایش قطع شود چون کارش را تکرار کرده است و مفسدی شده که سعی در انجام فساد در روی زمین کرده است، پس قطع به جهت فساد است.
۴. آیتالله فاضل لنکرانی از فقهای عصر حاضر میفرماید: از آیه ۳۲ سوره مائده استفاده میشود که تمامی عناوین مجرمانه مستوجب قتل مانند زنای محصنه، زنا با محارم، لواط عقابی، و همچنین جرائمی که مجازات مرتکبان آنها در مرتبه سوم یا چهارم قتل است، همگی از مصادیق فساد در زمین هستند، زیرا آیه حکم نموده است که قتل مشروع تنها در مورد قصاص و افساد فیالارض است.
مثلا ناامن کردن راهها میتواند عملی باشد که محاربه با خدا تلقی گردد و انجام دهنده آن مفسد شناخته شود، چون این جرم در ذات خود نشان دهنده این است که عاملان آن سعی در انجام فساد داشتهاند، چنانکه در تفسیر الفرقان به این نکته تصریح شده است که شرط جواز قتل مفسد در آیه مائده میگوید باید سعی در انجام فساد وجود داشته باشد.
[21] البته به نظر میرسد که عرف نیز این گونه حکم میکند، چرا که اساسا زمانی نظام صالح الهی مورد حرمتشکنی قرار میگیرد که سعی در انجام فساد وجود داشته باشد، نه اینکه فسادی به جهت غلبه هوای نفس انجام شده باشد، چرا که در غیر اینصورت انجام دهنده خیلی از جرائم معمولی و نه چندان خطرناک مفسد فیالارض شناخته خواهد شد و درست به همین جهت است که در شریعت مقدس اسلام جرمهای نه چندان خطرناک ولی تکرار شده در مرتبه سوم یا چهارم مستوجب قتل شناخته شده است."