چکیده:
اگر بپذیریم که فرهنگ زیر بنای جامعه است و چنانچه هدف از فعالیتهای فرهنگی و توسعه فرهنگی در یک جامعه را تغییر در رفتار یا رفتارهایی از جامعه بدانیم؛این پذیرش،دست اندرکاران را بر آن میدارد که برای دستیابی به اهداف خود برنامهریزی در حوزه فرهنگ را سرلوحهی کار خود قرار دهند.بنابراین در نخستین گام باید مشخص کنند که کدام رفتار یا رفتارها باید دستخوش تغییر قرار گیرند،و رفتار مطلوب چه مشخصههایی دارد.پس از آن برای رسیدن به هدف تعیین شده سلسله فرآیندهای موردنیاز را طراحی و اجرا کنند.برنامهریزی مهمترین وظیفه هر مدیر و یا سازمانی است که با منابع محدود سعی در نیل به اهداف مشخص دارد.در ادبیات مربوط به برنامهریزی اصطلاحاتی همچون،برنامهریزی اقتصادی و اجتماعی، مفاهیمی جاافتاده و رایج هستند.ولی برنامهریزی فرهنگی،اصطلاحی است که اگرچه در برخی از کشورهای پیشرفته سالیان درازی است که مدنظر برنامهریزان قرار گرفته است و از دهه 0991 بسیاری از شهرهای اروپا در موقعیتهای مختلف برنامهریزی فرهنگی را به عنوان ابزاری برای توسعه شهرهای قدیمی،تاسیس شهرهای جدید با تمرکز در شهرها،بازارها و پیرامون شهرها در جهت توسعه سرمایه اجتماعی و توسعه محیطهای خلاق بکار گرفتند.و لیکن برنامهریزی فرهنگی در کشور ما سابقه چندانی ندارد و مروری به جایگاه بخش فرهنگ در چند برنامه کلان اقتصادی-اجتماعی کشور که در سالهای قبل و بعد از انقلاب اجرا شده است،صحت این ادعا را کاملا روشن میکند.لذا با توجه به اهمیت برنامهریزی،به ویژه در حوزه فرهنگی در این مقاله به معرفی برخی از مدلهای برنامهریزی فرهنگی پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"مقاله به معرفی برخی از مدلهای برنامهریزی فرهنگی پرداخته شده است.
فرهنگی کشور نیز رویکرد دوم را دربارهء رابطه میان برنامهریزی و فرهنگ پذیرفتهاند و
جامعه نقش نسبتا کلیدی ایفا نماید که این خود میتواند بسترسازی فرهنگی مناسبی برای عرصههای سخت افزاری جامعه مثل سیاست و اقتصاد فراهم نماید.
از زندگیمان"و برنامهریزی فرهنگی فرصتی برای جامعه بوجود میآورد که بتواند
برنامهریزی فرهنگی فرآیندی است شامل:مشاوره و تصمیمگیری جمعی،که
مستقیم منابع فرهنگی جامعه را در جهت دامنه وسیعی از فعالیتهای برنامهریزی دولت
آموزش عمومی،توسعه حرفهای منابع در زمینه توسعه سیاستهای فرهنگ محلی،برنامهریزی و بکارگیری آنها بین نظریهپردازان حوزه فرهنگ سه نوع رویکرد به برنامهریزی فرهنگی وجود
برنامهریزی فرهنگی دارای انواع مختلفی است و اشکال گوناگونی دارد.
مدل برنامهریزی منابع فرهنگی(برن استین):
فرد،برای انسجام حفاظت از منابع فرهنگی در داخل فرآیند برنامهریزی گستردهتر
وی دلایل ایجاد بخش منابع فرهنگی در برنامه جامع را به شرح زیر مطرح مینماید:
طرح مدل برای بخش منابع فرهنگی:
(همان:21)هفت گام برای توسعه برنامه منابع فرهنگی (DCRP) 1:
شورای شهر هالروید برنامه فرهنگی را برای ایجاد و تقویت فرصتها در جهت
ایفای تعهدات برای مشارکت در فرهنگ و افزایش قدرت و جاذبه فرهنگی شهر
این برنامه فرهنگی از دو بخش تشکیل شده است:1-چارچوب فرهنگی شامل:
ایجاد یک نقش رهبری در ترغیب جامعه برای متعهد شدن در ابتکارات فرهنگی.
ریزی استراتژیک و منسجمی است که بوسیله کاربرد منابع فرهنگی در جهت توسعه
منابع فرهنگی میتوانند به وسیله نقشه برداری ادراکی ارزیابی شوند که این موارد شامل:
دولتمردان برنامهریزی فرهنگی را به عنوان ابزاری برای توسعه شهرهای"