خلاصه ماشینی:
"حال اگر بپذیریم که مهمترین سؤال در مورد شناخت هرنوع تحریم،این باشد که"چه کسی سعی دارد کدام کشوری را وادار به انجام چه کاری بنماید"5،تحلیل عواملی که منجر به اعمال تحریمهای مختلف میگردد،تفاوتها و شباهتهای دو قانون تحریم کوبا و ایران و بازتاب سیاسی آنها را روشن خواهد نمود.
تحریم به عنوان سیاست اقتصادی به طور کلی تحریم اقتصادی،همراه با دیپلماسی،اقدامات نظامی و غیره،به عنوان ابزار مناسبی از سوی دولتها جهت تحت نفوذ قرار دادن سایر کشورها،در راستای نیل به مقاصدی که با اهداف آنها در تضاد است،به حساب آمده و به کار گرفته شده است.
تحریم از این دیدگاه،اشاره به این دارد که اجرای سیاستهای تحریم و استفاده از آن به عنوان ابزار سیاست خارجی آمریکا لزوما معلول موفقیت آنان در دستیابی به اهداف مورد نظر (تغییر رفتار ایران)بشمار نمیرود.
حتی اگر بپذیریم که تحریمهای کوبا و ایران به لحاظ آنکه هر دو انعکاس تمایل کنگره به هژمونی و تفوق جهانی آمریکا میباشد، شبیه هم بودند،تصویب لایحه تحریم علیه ایران به اتفاق آرا با استفاده از تحلیل فوق در مورد تحریمها به طور کل،ما را حداقل به دو نتیجه زیر هدایت میکند: 1.
البته پیدا کردن چنین راههایی مستلزم بحث،گفتگو و مطالعهء گسترده است،ولی از دیدگاه مبتنی بر منافع،مسلم این است که بدون حرکت در این جهت و با توجه به فعالیتهای سازمان یافته برخی گروهها برضد ایران،و خلایی که آنها با آن مواجهاند،این کشور هدف بسیار مناسبی برای سیاستهای هرچه بیشتر خصمانهء دولت آمریکا باقی خواهد ماند."