خلاصه ماشینی:
"با این وجود،در شرایطی که بسیاری از متخصصان علوم اجتماعی برای اثبات اهمیتو لزوم دارا بودن نظریه(تئوری)و دقت و جدیت در مطالعه نظامهای سیاسی مبارزه کردهاند،عدهای مجبور شدهاند تخصص منطقهای خود را رها کنند،و به کسب مهارت و تسلط بیشتردر روشهای تحقیق،تحلیلهای آماری و تبیین نظریههای استقرایی و تجربی بپردازند.
7 هرچند تأکید بیش از حد این گروه بر یک کشور،موجب انتشار تعدادی تحقیق علمیقابل استفاده شده است،ولی،ظرفیت و توان ما را برای تعمیم نتایج این تحقیقات به منطقه،تبیین نظری و تفسیر بهتر فرآیندهای سیاسی خاورمیانه محدود کرده است.
سرانجام باید دانشمندان باتحربه و برجسته-که متأسفانه تعداد و نفوذ آنها در حال کاهش است-در مقابل سیلکارشناسان قلابی فرصتطلب،و برای رفع مشکلات فوقالذکر،رهبری فکری را که بشدتمورد نیاز است،بدست گیرند و شناخت ما را در مورد سیاست خاورمیانه وسعت بخشند.
به عنوان مثال:آیا این منطقی است که توسعه سیاسی رامعادل لیبرال دمکراسی اعمال شده از طریق سیاست انتخاباتی غربی بدانیم؟آیا رقابتانتخاباتی تضمینکننده اوج امنیت سیاسی،بهبود حقوق بشر و برابری اقتصادی بیشترمیباشد؟مگرنه اینکه برقراری فرایندهای دمکراتیک غربی در بسیاری از کشورهای آسیایی، آفریقایی و جوامع آمریکای لاتین به بنبست سیاسی لاینحل،تغییر غیر قابل پیشبینیرهبری،رکود اقتصادی،و حتی خشونتهای خیابانی منجر شده است؟در جامعهای که فرهنگسیاسی آن با دمکراتیزه کردن ناسازگار و ناهمگون است از چنین فرایندی چه حاصل خواهدشد؟گوهر دمکراتیزه کردن چیست؟ماهیت مشارکت چیست؟رابطه بین مشارکت ودمکراتیزه کردن در چارچوب نظامهای خاورمیانه چیست؟ با درنظر گرفتن اهمیت این سئو الات،مروری بر نوشتههای مربوط به توسعه سیاسیو مشارکت،منطقی خواهد بود.
برای بررسی دقیق در مورد سیاست و اصول اخلاقی کار میدانی به این منابع رجوع کنید: دو مطالعه موردی در این کتاب در مورد خاورمیانه است."