خلاصه ماشینی:
"بر این اساس چنانچه قصد بحث و بررسی پیرامون مدیریت آموزشی،به عنوان یکی از عناصر نظام آموزشی را داشته باشیم ضروری است که آن را در ارتباط با عناصر و عوامل دیگری چون،قوانین و مقررات آموزشی، وسایل و امکانات و تجهیزات،میزان حقوق و درآمد شغلی،میزان رفاه و شرایط روحی و روانی معلمان،مدیران و کارکنان،سطح معلومات، اطلاعات و تجارب معلمین،کیفیت مدیران سطوح بالا و میانی،کمیت و کیفیت دانشآموزی و...
با توجه به اینکه هنوز تحولی ریشهای در ساختار بوروکراتیک نظام بطور اساسی و رسمی قطعی و فراگیر صورت نگرفته است، بنابراینجایگاه مدیریت آموزشی که متأثر از چنین نظامی است و مختصات آن برخاسته از عوامل و عناصر فراسیستم مزبور میباشد بدین صورت ترسیم میگردد: 1-مدیران مدارس نسبت به وظایف خود آشنایی کافی ندارند.
بدیهی است چنانچه به عنوان مثال شرایط اقتصادی جامعه دچار بحران باشد و وضعیت مناسبی از نظر تعادل و توازن اقتصادی در بین طبقات سازمانها و گروههای مختلف جامعه نباشد طبعا سیستمی به گستردگی آموزش و پرورش از لحاظ مسائل مالی و بودجهای تأمین نخواهد شد و هر نوع برنامهای در آن محکوم به شکست خواهد بود.
نکات دیگری در راستای روند مزبور قابل توجه بوده و میبایست برای تحقق هدف موردنظر-که آمادهسازی مدیران شایسته و لایق به منظور ایجاد شرایط مناسب در جهت بهبود کیفیت آموزشی-پرورشی میباشد-در نظر گرفته شود.
این نکات بهطور مختصر عبارتند از: 1-رعایت مقررات و موازین مناسب در انتخاب و انتصاب مدیران:علاوه بر آنچه که در آئیننامههای اداری به عنوان شرایط احراز مدیریت مطرح شده بهتر است این موارد به طور جدی نیز لحاظ شود: الف)شناخته شده بودن:به این معنی که فردی نامزد این پست شود که سابقهء درخشانی در بین مردم و کادر اداری و آموزشی منطقه داشته باشد."