خلاصه ماشینی:
"! هرچند اگر بخواهیم هر قطعه شعری را با همهء ابعاد جادوئی که القاء میکند،از آغاز تا پایان کتاب مورد بررسی و تحلیل قرار دهم،کتابی قطور دربرمیگیرد،اما به راستی کلیگوئی درباره کتابی که هر سطر از شعرش از اسطوره و فرهنگ و تاریخ و واقعیتهای زندگی مایه میگیرد،تنها میتواند یک تعارف سطحی باشد و نه پرداختن به عمق احساس و اندیشه و تخیلات شاعر،کاشکی این مجال را بیایم اما چه باید کرد؟ به همین دلیل،تنها به نگرشی نارسا به چند قطعه اشاره میکنم،به چند شعر که ارکان وجودم را بارها لرزانده است.
قطعه"مراسم" و شعر زیبای"نام تمام مردگان یحیی است"آنچنانکه در زمانه ما ملموس است که سخن گفتن و تفسیر دربارهء این قطعات یا باید همراه با تفصیل و تشریحی تاریخی و عاطفی باشد،یا اصلا سکوت کرد و فقط آنها را شنید و خواند،چرا که این اشرات تنها به رفع تکلیفی تعبیر میشود و از صلابت و عمق و لطافت آنان میکاهد-چگونه میتوان چکیدهء همهء رنجها و قصههای تاریخ و زمانه را که در یک تصویر شاعرانه ارائه میشود با چند جمله تفسیر کرد؟ با اینهمه،سخنهای بسیار است که باید گفته شود.
چرا که شاعر پیش از هر چیز روایتگر زمانهء خویش است-شاهد صادقی که تاریخ را با لطیفترین تعبیرات و کنایات شاعرانه مینویسد و مسئولیت خویش را در قبال میهن و انسان و آزادی ادا میکند،و منظومه"هیکل تاریک"نیز که در این مجموعه پیوست است دلیل بارزی بر این ادعاست- افسوس که با همهء اشتیاقی که به تفسیر و تحلیل این منظومه داشتم،این مجال حاصل نشد-شاید مقالی جداگانه در این زمینه بتواند کوچکترین ادای دین باشد."