خلاصه ماشینی:
"بسیاری از رفتارها و عقاید و آداب و رسوم عامهء مردم که از دیدگاه گروهی از مردم فرهیخته و تحصیلکردهء جامعههای پیشرفتهء امروزی بیمعنا و بیهوده و خرافی مینماید،در گذشته و امروز،در میان اجتماعات این گروه از مردم معنا و مفهوم و نقش و کارکردی داشته و دارند.
ادوارد بارنت تیلر(1917-1832)،یکی از فحول مکتب تکامل فرهنگی و از نامیان دانش مردمشناسی در نخستین پنجاه سال پیشرفت این دانش در بریتانیا،این سنتها و رسوم اجتماعی بازمانده از دوران گذشته در فرهنگ و فلکلر جامعههای امروزی را، که بیکاره و بیمعنا مینمایند،اصطلاحا"بقایا"3نامیده است.
با این که تیلر بقایا را از کل فرهنگ جدا میانگاشت و بر نبود نقش و کارکرد و بیمعنایی و ناسودمندی هریک از عناصر فرهنگی آن در جامعههای پیشرفتهء کنونی باور داشت،و لیکن بر اهمیت آنها در شناخت شکل و محتوای جامعههای دوران گذشته،که گزارش و اطلاعی مکتوب از آنها به این دوران نرسیده،همچنین نقش و اهمیتشان در بازسازی و مراحل اولیهء تاریخ اندیشه و رفتار مردم جوامع در تکامل فرهنگی تاکید مینمود.
7مثلا در فرهنگ عامه مردم بسیاری از سرزمینهای شرق و غرب جهان،آهن و اشیای آهنی مانند سوزن،قیچی،چاقو،سیخ،سنجاق و خنجر و کارد خاصیت (4) Tylor,Edward Burnett,Primitiv Culture,London 1871 برای آگاهی بیشتر از نظریات تیلر نگاه کنید به مبحث"آقای تیلر و نظریهء جانگرایی در فرهنگ ابتدایی"در مقالهء"دیدگاهها و نگرشها در مردمشناسی" بخش دوم،علی بلوکباشی،کتاب جمعه،ش 34،18 اردیبهشت 1359،صص 113-105.
جرج مورداک(زاده 1897)،مردمشناس بنام امریکایی،بر این اعتقاد است که با بررسی و تحلیل بقایای فرهنگی،یعنی مجموعهء عناصر فرهنگی بازمانده از فرهنگهای گذشته در فرهنگهای امروز میتوان نشانههایی معتبر و موثق از سنخهای تاریخی ساخت اجتماعی جامعههای کهن را دریافت."