چکیده:
روشن است که شکاکیت اگر پلی باشد برای رسیدن به یقین، حتی ارزشمند هم هست اما اگر
همین شک، باعث توقف و ایستایی شود، به ناهنجاریهای فکری و عقیدتی و حتی روابط اجتماعی
میشود. این نوشتار اقسام کلی انواع شک را بیان کرده، آن را مورد نقد و بررسی قرار میدهد.
خلاصه ماشینی:
"همچنین به روشنی درک میکند که شکاکان، خود نیز به نقادی شکاکیت میپردازند یعنی با این که انگیزه و هدف بسیاری از شکاکان دستیابی به یقین بوده است، اما افراطیترین شکاکان نیز در مبانی شکاکیت خود و شکاکان دیگر تشکیک میکنند و این نکته بسیار مهمی است که اگر مبانی شکاکیت به طور کلی و شکاکیت دستوری دکارت به طور خاص، قابل اطمینان و اعتماد بود، هرگونه انتقادی را برتافته و پاسخهای قطعی و یقینی در مقابل انبوه اشکالات و ایرادها ارائه مینمود، در حالی که در مقابل نقادیهای ارائه شده در این مقاله از سوی فلاسفه مختلف غرب بر نتابیده و توانایی مقاومت نداشته است.
» (1) ـ شکاک در زندگی روزمره شکاک در زندگی روزمره و حوادثی که در معرض آنها قرار میگیرد نیز دچار تناقض است، ولی همه شکاکان، حتی شکاکانی که در زمره واقعیتگریزترین افراد تاریخ بودهاند، ناچار به واقعیت درد و رنج، و یا لذت و خوشی زندگی تن داده و تسلیم شدهاند و این بیان بسیار واضحی است از زندگی یک فیلسوف شکاک که: «هر چند ما نمیتوانیم وجود اجسام را جدا از ادراکات حسی خود ثابت کنیم، طبیعت ما را به ضرورت چنین اعتقادی مجاب کرده است.
(3) 9ـ شکاکیت نومیدانه: شکاکیت بارکلی، احیاگر قسم دوم از شکاکیت مطلق است، البته با شکلی نومیدانه و عمیقتر از آن؛ زیرا کسانی چون پیرهون در شکاکیت مطلق خود، بسیار محتاطانه عمل میکردند و اعتبار نسبی به واقعیت خارجی قائل بودند، ولی بارکلی با فراتر رفتن از جان لاک در ذهنی دانستن کیفیات، کیفیات اولی را نیز مثل کیفیات ثانوی (در تقسیم لاک) ذهنی برشمرد و اینگونه نتیجه حاصل کرد «که اشیائی که ما ادراک میکنیم، فقط صور ذهنی ما هستند، و خارج و مستقل از ذهن وجود ندارند."