چکیده:
اسرائیل،جامعه اسرائیل و تا حدی کمتر جامعه یهودیان،در دهه نخست قرن بیست و یکم و در آستانه 60 سالگی تاسیس،همچنان با معضل تعریف و تثبیت هویت دست به گریبان است.افزون بر تحولات داخلی،تحولات در جامعه یهودیان خارج از اسرائیل،تحولات خاورمیانه و نظام بین الملل نیز این معضل را تشدید میکند.انسان ایدهآلی که ایدئولوژی صهیونیست در نیمه دوم قرن نوزدهم و قرن بیستم در پی تولید و بازتولید آن بود،با چالشهای عمیقی چه در عرصه نظری و چه در عرصه عملی مواجه شده است؛تا حدی که بسیاری از جامعهشناسان و تحلیلگران سیاسی از ظهور دوران پسا صهیونیسم در اسرائیل سخن میگویند.مفهومی که گویای ضرورت بازنگری در بنیادهای هویتی صهیونیسم میباشد.
خلاصه ماشینی:
"در عرصه سیاستگذاری هویتی،پرسش اصلی این است که مهمترین عامل بروز چالشهای هویتی برای یهودیت صهیونیستی کدام است؟به تعبیر دیگر،کدام عامل بیشتر از عوامل دیگر باعث استمرار منازعات هویتی در جامعه اسرائیل و حتی در روابط دولت- جامعه شده است؟در پاسخ به این پرسش،ادعای مطرحشده این است که وجود عناصر متضاد در سیاستگذاریهای هویتی برآمده از ایدئولوژی صهیونیسم و برملا شدن این تضادها به واسطه تحولات سطوح مختلف، مهمترین عامل بروز معضل هویتی در اسرائیل است.
2عمده متفکران و روشنفکران یهودی تا اواسط قرن نوزدهم و پیش از قدرت گرفتن صهیونیسم،چرایی افول موقعیت یهودیان و تبعید آنها و زندگی در گتوها را در کانون توجه خود قرار داده بودند،که نوعی نگاه به گذشته بود؛اما صهیونیسم،روایت جدیدی را حول بازگشت یهودیان به سرزمین موعود (که هنوز در مورد مکان-فضای واقعی و تاریخی آن میان یهودیان اختلاف وجود داشت)شکل داد که نوعی نگاه به آینده(زمان)،محسوب میشود.
بانیان اولیه اسرائیل برای حل معضل رابطه میان اکنون و گذشته،بیشتر از هر چیز به هولوکاست به عنوان نماد آزار و اذیت جمعی یهودیان مراجعه کرده و آن را به سرنوشت همه یهودیان جهان پیوند میدادند و مدعی میشوند:در حال حاضر هم یهودیستیزی به اشکال مختلف وجود دارد و در صورت ضعف دولت یهودی اسرائیل،در آینده یهودآزاری میتواند حتی فجیعتر هم باشد.
سایر چالشهای داخلی افزون بر دو شکاف و چالش عمده که از آنها سخن گفتیم، تحولات دیگری در جامعه اسرائیل،مخصوصا پس از جنگ 7691،به وقوع پیوسته که باعث شکاف هرچه بیشتر در تصویر یهودیان اسرائیل از خود شده است."