چکیده:
نوشتار زیر،ترجمه فصلی از کتاب الفلسفة الاخلاقیة فی الفکر الاسلامی(صص 127-119)تحت عنوان«من متافیزیقا الأخلاق الی الفلسفة الاخلاقیة-من الاعتقاد الی النظر» است.در این صفحات نویسنده ضمن بیان دیدگاههای معتزله درباره ضرورت تفکر عقلانی،به مقایسهای میان عقلگرایی معتزله و عقلگرایی امثال دکارت دست میزند و این موضوع را که از مسیر شک میتوان به منزل یقین رسید به عنوان وجه اشتراک میان هر دو،مورد تأکید قرار میدهد.ولی درحالیکه عقلگرایی دکارت عمدتا به غایت شناخت نظری معطوف است،عقلگرایی معتزله غایت عملی دارد.به همین روی در این نوشتار میکوشد تا پیوند میان ما بعد الطبیعه به عنوان شناخت نظری با فلسفه اخلاقی به عنوان شناخت عملی را تبیین کند.
خلاصه ماشینی:
"اما واقعیت آن است که هیچ دور و تناقضی در کار نیست زیرا از دیدگاه معتزله این مسئله اختصاص به عذابهایی دارد که احکام نازل شده آنها را واجب میکند ولی شریعت عقل همیشه واجب است به دلیل سخن پیامبر(ص)در مورد امرئ القیس:«او در روز قیامت پرچم و لوای شاعران را به سوی جهنم حمل میکند».
»(اسراء 51)تناقض دارد،اما واقعیت آن است که هیچ دور و تناقضی در کار نیست زیرا از دیدگاه معتزه این مسئله اختصاص به عذابهایی دارد که احکام نازل شده آنها را واجب میکند ولی شریعت عقل همیشه واجب است به دلیل سخن پیامبر(ص)در مورد امری القیس:«او در روز قیامت پرچم و لوای شاعران را به سوی جهنم حمل میکند».
و در تفسیر کشاف در مورد آیهء یاد شده چنین آمده است:حجت پیش از بعثت پیامبران بر آنها تمام شده زیرا دلایلی عقلی همراه آنهاست که بواسطهء آن خداوند شناخته میشود و آنها با آنکه قادر به شناخت خداوند هستند از اندیشه و نظر غفلت کردهاند بعثت پیامبران نیز برای آگاه ساختن بر اندیشه و نظر و بیدار کردن از خواب غفلت است تا نگویند ما غافل بودیم و اگر پیامبری به سوی ما فرستاده میشد ما را نسبت به اندیشه و نظر در دلایل عقلی آگاه میساخت(کشاف ج 1 ص 445-545) (*)."