خلاصه ماشینی:
"این آگاهی شهودی(علم حضوری)از خود که هویت آن از طریق زندگی یک انسان اثبات می شود بدون توجه به اینکه آن انسان در حالت بیداری باشد یا در حالت رؤیا،مست باشد یا خواب،در نظر ابن سینا زمینهی روانشناختی برای پافشاری بر خودآگاهی انسان است(من بودن یا انانیت- l-ness )3از نظر ابن سینا، همین آگاهی شهودی(علم حضوری)از خود است که بداهت وجود نفس را اثبات میکند.
بر طبق دیدگاه شخص صوفی در مورد نفس، قلب که سومین لایهی آن است،آستان ورود به بعد الاهی وجود است و ذاتا دارای یک ماهیت روشن و نورانی است و از لحاظ وجودشناختی جهانی که بواسطهی فعالیت قلب تجلی می یابد،جهان ما بین جهان نور محض خداوند و جهان تاریکی مادی را که تحت تسلط شیطان است،تشکیل میدهد.
(01)-همان،صفحهی 3 -------------- (11)-به عنوان نمونه نگاه کنید به هجویری(همان اثر)،ص 262 (21)-نجم کبری(همان اثر)،ص 262 (31)-همان منبع (41)-همان،ص 6 (51)-همان،ص 3-62 و 53 (61)-همان،ص 62 (71)-همان،ص 23-13 (81)-همان منبع (91)-مشهورترین نمونه از این پدیدار در ادبیات صوفیه تجربهی معراج بایزید بسطامی(متوفای 578 میلادی)است-نام او در غرب به اشتباه بسطامی به کسر باء تلفظ میشود-در ارتباط با معراج او رجوع کنید به: کشف المحجوب هجویری(همان)،صفحه 603 و نیز کتاب اللمع ابو نصر سراج(تصحیح نیکلسون، لیدن و لندن 9191)صفحهی 483 (02)-نجم کبری،صفحات 42-32 -------------- (12)-دیوان حلاج،تصحیح لوئی ماسینیون،( پاریس 5591)،صفحات 13-03 (22)-من این رباعی را چنانکه در مجموعه آثار کاسیرر نقل شده آوردهام که این فیلسوف مشهور آن را برای تشریح نظریهاش دربارهی پیوند(توازی) مطلق بین خدا و انسان ذکر کرده است."