چکیده:
مقالهی پیشرو،یکی از آموزههای اخلاقی اصیل دو دین ابراهیمی،اسلام و مسیحیت،باعنوان«محبت»را به اختصار بررسی میکند.نگارنده سعی کرده بیشتر از متون دینی-در بخش مسیحیت از کلمات عهد جدید و در بخش اسلام از روایات اسلامی-استفاده کند. روش مقاله تلفیقی است و در آن توصیههای انجیلی و روایات اسلامی دربارهی انواع محبت که شامل محبت به خالق و محبت به خلق-اعم از محبت به برادران دینی،محبت به همسایه،محبت به همنوع و محبت به دشمن-است در کنار هم بیان گردیده است.بررسی و تطبیق مفهوم محبت در ادیان فوق نیازمند تحقیقی جامع است که مقالهی حاضر میتواند درآمدی بر آن باشد
خلاصه ماشینی:
لکن آنها که اهل ایمان هستند کمال دوستی و محبت را فقط به خدا مخصوص دارند و اگر فرقهی مشرکان ستمکار بدانند وقتی که عذاب سخت خدا را مشاهده کنند که قدرت و توانایی خاص خداست از شرک خود سخت پشیمان شوند و البته عذاب خدا بسیار سخت است.
2این توصیه محور سایر توصیههای مسیحیت است تا آنجا که پولس رسول تحت تأثیر آن نوشت: «اگر نبوت داشته باشم و جمیع اسرار و همهی علوم را بدانم و ایمان کامل داشته باشم به حدی که کوهها را نقل کنم و محبت نداشته باشم،هیچ هستم،و اگر جمیع اموال خود را صدقه بدهم و بدن خود را بسپارم تا سوخته شود و محبت نداشته باشم؛هیچ سود نمیبرم.
او نه تنها خداوند را دارای محبت به خلق میداند بلکه او را محبت مینامد و با این کلام همان مضمونی را یادآوری میکند که عیسی علیه السلام گفته است: «خداوند کامل است و شما نیز کامل باشید.
این مورد در زندگی پیشوایان دین اسلام نیز به وفور به چشم میخورد و قرآن کریم نمونهای از داستان ایثار و زهد و محبت و رئوفت اسلامی علی علیه السلام و خانوادهی گرامیاش را در سورهی«هل أتی»به تصویر کشیده است.
آنان با کمال نیازمندی نان خویش را به خاطر محبتی که به خالقشان داشتند به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند و این نیز رابطی است که بین زمین و آسمان به واسطهی محبت ایجاد میشود و به ویژه د راین داستان اسلامی مشخص میشود که محبت به خدا رابطهی مستقیمی با محبت به مخلوق دارد و در دید اسلام این دو از یکدیگر جدا نیست.