خلاصه ماشینی:
"دموکراسی غرب که مبنای قوانین اساسی کشورهای غربی است به هر مسلمانی اجازه میدهد به نماینده مورد علاقه خود رای بدهد و براساس نظام اکثریت در دموکراسی،نمایندگانی که در قوه مقننه و یا مجریه با رای اکثریت انتخاب میشوند،حق تصمیمگیری از طرف عامه ملت را دارند و به این ترتیب ویژگی مذهبی یک شهروند عرفی-که اگر مسلمان است در حقیقت مبین شیوه زندگی اوست-در این فرایند سیاسی به کلی کنار گذارده میشود و خواستههای مذهبی مسلمانان ساکن در کشورهای غربی نه تنها نادیده گرفته میشود بلکه خود آنها محکوم مقرراتی میشوند که به لحاظ دینی آن را بر خود نمیپسندند.
شیوههای پنهانی این نوع نقض حقوق اقلیتها را میتوان در موارد زیر مورد مطالعه قرار داد: 1)اصرار مجامع بین المللی بویژه ارگانهای وابسته به حقوق بشر بر یکسانسازی قوانین مخالف با خواستههای غرب در برخی از کشورها و از آن جمله کشورهای اسلامی که مصداق بارز نقض حقوق اقلیتها در سطح بین المللی محسوب میشود.
اصطلاح اصلاحات که غرب همواره از این واژه برای تحمیل خواستههای خود بر کشورهای ضعیف استفاده میکند و شرط قرار دادن آن در همکاریها،کمکها و همسوییهای بین المللی، چیزی جز نقض حقوق اقلیتها نیست....
آیا این اصل در خصوص ادیان میشود؟گفته میشود که نمایندگان حاضر در مجامع بین المللی هرکدام پیرو دینی هستند و حضور آنها به معنی حضور نمایندگان دینی است در حالی که اکثر شرکتکنندگان در مجامع بین المللی با دین سرو کاری نداشته و احیانا فاقد شرایط لازم برای نمایندگی از سوی یکی از ادیان میباشند و این نکته در مورد نمایندگان مسلمان شرکتکننده در مجامع بین المللی نیز صدق میکند."