خلاصه ماشینی:
"تاکید بر منحصر بودن فرد از بابر(1951)و الیورت(1937، 1961)تاکید بر خود شکوفایی به عنوان یک هدف منطقی و روان درمانی از مزلو(1954) تاکید به قطبهای احساسی خشم- عشق و قوت-ضعف به عنوان ساختارهای هستهای در شخصیت ازلیری(1957)وسیتر(1966) آمده است.
فنونی که برای تسهیل آگاهی و تغییر به کار میروند عبارتند: 1-انعکاس احساس 2-انعکاس تجربه 3-خودافشاگری درمانگر 4-تعبیر و تفسیر 5-آگاهی بدنی 6-توضیح ارزش انعکاس تجربه: این مورد شامل مشاهده حالت چهره،تن صدا،نفس کشیدن ظاهر،صورت(چهره)و تماس چشمی بیمار در هنگام بیان کردن خودش و دریافت اطلاعات برای آگاهی از اینکه بدنش چه میکند، میشود این تکنیک برای تمرکز روی تناقضها بین آنچه بیمار میگوید و احساس میکند و آنچه درمانگر میبیند،موثر است.
شکوفا درمانی بر روی سه جنبه از کارکرد بدن تمرکز میکند: 1-یادگیری نفس کشیدن از دیافراگم 2-یادگیری ریلکس کردن و ماهیچهها و عضلات بدن 3-یادگیری اینکه فرد خودش را به صورت بدنی در قطبهای احساسی بیان کند.
نقطه قوت شکوفا درمانی،ترکیب خلاق آن از بسیاری سیستمهای درمانی در چهار چوب مرکزی خود شکوفایی به عنوان هدف جامع روان درمانی است.
خلاصه: در شکوفا درمانی،معتقدیم که موثرترین روش برای کمک به مراجعان در انجام انتخابهای خردمندانه و ارضاءکننده این است که روی تعارضات هسته و دردهای هسته درون فرد که رشد و آگاهی را مسدود کردهاند،کار شود.
آنها بخشودن خود و دیگران را به خاطر اشتباهات اجتنابناپذیری که در زندگی رخ داده را یاد میگیرند نیازهای شکوفاسازی توسط به وجود آوردن یک سبک بیان هیجانی و یک اعتماد بین فردی مبتنی بر صداقت، آگاهی،آزادی،خلاقیت و هرف، ماهیتبندی میشوند."